کاش مامان اون موقعی که میخواستی منو سقط کنی دست روزگار باهات یار میبود کاش وقتی سه ماهه منو باردار بودی توی اون تصادف خدا منو بغل میکرد و میبرد. دلم درد داره دلم آتیشه حالم خرابه جوونیم داره آب میشه هیچی نفهمیدم . وقتی نوزده سالم بود عقد کردم دیگه ازون زمان زندگی فقط روی سگش به من نشون میده . خدایا منو ببین منکه عاشق تو و اهل بیتم. نزار با افسردگی یا سنگکوب بمیرم کمکم کن هنوز کور سوی امیدی دارم💔💔💔💔