ده ساله دست به غذای من نمیزنه قشنگ میخوادکوچکیت کنه توجمع زنیکه احمق خبرمرگت پس چرامیای خونم اخرشبم ...
بعضیا سر سفره ی پدرشون هم نمینشستند سیر بخورند ،به قوای پشت یخچال قایم میشدن و میخوردن .برا همین اینجوری اند و جلو بقیه غذا خوردن براشون سخته .
من یکی رو میشناختیم که خواهر ناتنی داشت و مامانش نام مادری خواهرها بود،اخلاقش اینجوری بود که سر سفره غذا نمیخورد چون مامانش قبل از سفره تو آشپزخونه سیرش کرده بود .
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یکی از بچه ها همکارا پدرم میومد خونمون با برادر کوچیکم بازی میکنه هفته ای یه بار یعنی بهت بگم این لب به غذا نمیزنه میوه پوست میکندیم اولا براش غذا مادرم میپخت هیچی به هیچی به مام خیلی برمیخورد معذب میشدیم این چند ساعت اینجاس چیزی نمیخوره
بعصیا فرهنگشون اینجوریه طرف ما کلا زشته دست صابخنه رد کنی ولی بعضیا اینجورین به بچه هاشونم یاد میدن چیزی نخورن