شوهر من نمونش
من طبیعی اپیدورال میخواستم بیمارستان گفت هفت تومن سه سال پیش
شوهر منم گیر داد نه من زورم میاد پول به بیمارستان بدم همونو برات طلا میخرم گفتم طلای بعد زایمان هدیه است بحثش فرق میکنه کلا
گفت حتما باید بری دولتی اونم چون سه ماه از بیمه تامین اجتماعیمون نگذشته بود بیمه قبول نکرد و چهار تومن شد و اپیدورال نزدن برام کلی درد کشیدم
به شوهرم گفتم دلت خنک شد به خاطر سه تومن
بعد زایمان سی تومن برام طلا گرفت ولی ناراحتی ایم از بین نرفت
تازه اقا گیر داده بازم بچه میخواد میگم من دیگه کشش بارداری و زایمان رو ندارم میگه مگه تو اون دوتا مردی سومی هم هیچیت نمیشه با یه ادم بیشعوری سر میکنم خدا میدونه
دیگه بعد بارداری این چیزارو بهمش گفتن
خیلی اذیتش میکنن بنده خدارو
من خودم اصلا تو بارداری و زایمانم کوتاه نیومدم وگنه خانواده همسر منم میگفتن بره دولتی
یه روز نشستم به شوهرم‌گفتم گند بزنی به بارداریم برام فکر و خیال درست کنی ، یا سر زایمانم اذیتم کنید دیگه برات زن زندگی نمیشم
بنده خدا هم گوس کرد و برام سنگ تموم گذاشت
فقط با فامیل شوهر موقعه بارداری باید قطع ارتباط کرد تا تو آرامش هم لذت ببری هم راحت زایمان کنی من سر بارداری اولم بدترین دعوا ها بدترین حرفارو بخاطر دخالت‌های بیجا شنیدم حتی جوری شد ۲۰ روز بعد زایمانم مادرشوهر برگشت گفت برو طلاق بگیر بچه رو خودم نگه میدارم ولی سر بارداری پسرم قطع رابطه کرده بودیم بخدا کیف دنیا رو کردم با اینکه دولتی زایمان کردم ولی اون آرامشی که خودمو شوهرم داشتیما خودش دنیایی بود ما زنا خودمون به خودمون رحم نمبکنیم
یکی از دوستای قدیمم ک الان باهاش در ارتباط نیستمم همینجور شده
دیروز از یکی آمارشو میگرفتم گفت رفته طبیعی درب و داغون شده .خودشم رفته یه بیمارستان افتضاح ک به کشتارگاه معروفه
حالا نمیدونم شوهره گدا بازی دراورده یا خودش دلش ب مرده سوخته . اما میدونم کمه کم شوهره ماهی ۳۰ ، ۴۰ تومن درآمدشه.واقعا که چی آخه .حداقل طبیعی هم میشی برو جای خوب
