سلام بچه ها من تازه واردم خوشحال میشم راهنماییم کنید چندسالی میشه با کسی هستم خیلیم دوستش دارم اونم از نظر خودم پسر بدی نیستو چیزی واسم کم نمیزاره حتی اینقد بفکرمه شده صبح یا ظهر هروقتی بهش زنگ بزنم حالم بد باشه میاد کلا خوبه ولی جدیدا یه خواسته نامعقول داره ازم نمیدونم متوجه شدید چی میگم یانه بعده چند سال یه سه سالی میشه باهمیم . منم اعتماد دارم این چیزا مال بعده ازدواجه ولی ایشون اصرار دارن و موضوع به بحث کشیده شده طوری ک میخاد بره میگ درسته دوستت دارم اما دیگ تحمل ندارم رفت منم تنها موندم انگار یه کوه غم مونده رو دوشم پره بغضم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
هههه چه سناریوی تکراری عزیزمن؛ اینا کلک پسراهست ی وقت رام نشی فکر کن پریود شدی حامله شی یا هرچیز دیگه اون موقع هم باید بزاردتت و بره یا دت بمونه از من بتو نصیحت کسی که دوستت داره باهات رابطه داشته باشه و ازت سواستفاده نمیکنه چون ابرو و شرف تو براش مهم و بس
شما بسیار بسیار معقول و شرافتمندانه رفتار کردید ، آفرین به تربیت و صداقت ات ، او باید بداند که شما کالا نیستید و یک انسان هوشمندو اجتماعی هستید لذا بهترین کار این است که موضوع ازدواج شما کمی حالت رسمی تر بگیرد و والدین کاملا باخبر باشند و بعد از چند بار رفت و آمد و قول و قرار خانواده ها ، میشود یک حلالیت کوچک هم کنار قول و قرار ها گذاشت و بعد در یک حد قابل قبول او و شما میتوانید رفتارهای خلوت داشته باشید والا همین آقا بعد ها به رخ شما خواهد کشید که من تا گفتم ) ف( تو تا فرحزاد رفتی
لطف حق با ما مداراها کند چونکه از حد بگذری رسوا کند