بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من خودم از قصد انجام ندادم بدنم از ترس منقبض شده بود..
خوب همون دیگه سزارین اجباری لازم شدی
نه دیدم چندتا نظر بالاتر نوشته بودی یه کم صبر می کردی خودت رو سفت می کردی فکر کردم از قصد کردی گفتم بدونی این کار خیلی خطرناکه هم مادر هم بچه جونشون به خطر میوفته
خوب همون دیگه سزارین اجباری لازم شدینه دیدم چندتا نظر بالاتر نوشته بودی یه کم صبر می کردی خودت رو سف ...
نه بابا مثلا رفتم پایگاه سلامت واسه مراقبت یهو گفت تو امروز باید زایمان کنی هرجوری که هس گفتم چرا؟گفت موعدت رد شده با ترس و لرز بدون آمادگی رفتم بیمارستان آمپول فشار و اینا دکتر خودمم نبودش بیمارستان
بعدا که رفتم دکترم گفت یه هفته زود رفتی اشتباه حساب کردن🥲🙁
واااای گندشون بزنن این پایگاه سلامت و بیمارستان های دولتی روبا جون آدم بازی می کنن رسما
به جز من یکی دیگه هم بود همزمان داشتیم زایمان میکردیم البته اون اتباع بود از اول تا آخرین لحظه که من داشتم میرفتم اتاق عمل جیغ و دادش هوا بود سر اونم بود من ترسیده بودم