قضیه اینه همسایمون طبقه بالا خونشون رو میساخت برادر مجردش پیشش کار میکرد که از خونه افتاد دستش و پاش شکست گفت باید دیه بدین اینا ندادن رفت شکایت کرد و دیش رو گرفت اینا هم کلا قطع رابطه بودن با خانواده همسرش
امروز از قضا همون برادرش امروز تصادف کرد اینم رفت عیادتش البته به خانمش نگفته بود یکی زنگ میزنه بهش میگه اینم وقتی شوهرش اومد هزارتا فحش بهش داد شوهرش ی سیلی زدش اما اروم اونم با شیلنگ اب محکم چنتا شوهرش رو زد