بهم گفته برو کار کن چون من پولم خرج هردومونو نمیکشه من افتادم دنبال کار .میام خونه یا خوابه یا توی گوشی یا توی پارک .بازنشسته است ۵۲ سالشه .خونمون مستاجریه ماشینم نداره .۴۰ روز بخاطرش توی بیمارستان خوابیدم پاش عفونت کرده بود.گیر داده من میخوام برگردم مشهد زندگی کنم زن تابع مرد باید باشه.رابطه اگه ازش بخوام انگار گناه هر وقت خودش بخواد نزدیکم میشه این ماه اصلا نیامده.منم خسته شدم و کلا دیشب بهش گفتنم خوشبخت نیستم میخوام جدا بشم
منو میبینه میام خونه یا میخوابه یا میره پارک میشینه تا یک شب .من همش تنهام
ازش خسته وزده شدم میگه تنها بذو خونه پدر مادرت من نمی ام .از وقتی گفته برو سر کار بیشتر ازش بدم امده
نظر شماها چیه
تمام مدت گیر داده من مینوام مشهد زندگی کنم ۵ ماه از زندگیم نگذشته اینجا مستاجریم اونجا هم همینه.اینجا بیکاره اونجا هم همینطور
فوق العاده از مرد تنبل بدم میاد
وقتی میبینه پول نداره تنبلیش غیر قابل تحمل میشه
۵ ماه ازدواج کردی؟
من شما رو خیلی وقته تو سایت میشناسم. متاسفانه ازدواجت خیلی اشتباه بزرگی بود. از حرص خانوادت و واسه لجبازی با اونا، خودت رو از چاله انداختی تو چاه. دیگه یا باید تحمل کنی یا جداشی.
ببخشید حرفام شاید تلخ باشه، ولی دوستایی به سن شما دارم که میگن اگه قراره با ازدواج به سختی بیفتیم دیگه چرا اصلا ازدواج کنیم. شما برخلاف سنت اصلا تصمیم عاقلانه ای نگرفتی، تو این سن و سال رفتی با کسی ازدواج کردی که حتی یه ماشین نداره، قیمت خونه مشهدش در مقایسه با خونه های تهران هیچ بود، درآمد خوبی نداره، و از همه مهم‌تر اینکه مریض هم هست و نیاز به پرستار داره. ازدواجی با این شرایط اگر تو سن ۲۰ سالگی باشه میشه پذیرفت که از روی دوست داشتن هست، ولی نه برای شما. انتظار رفتار عاقلانه میرفت که متاسفانه …
اعتیاذ داره؟؟؟
اول یه کارپیداکن بعدا به جدایی فکرکن یجورایی داره بهت خوبی میکنه میگه کارکن متنفرم ازمرد بیکار وبیعارکه زبونشم خوب کارمیکنه
حق داری ولی باهاش اول صحبت کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
