2733

همیشه میخواستم عروس بلندطبع و بزرگواری باشم

به دور از حسادت و کوچک نظری

این اتفاقات یک روز تفریح خانواده ما با خانواده همسرم بوده: زمان سوار شدن در ماشین طوری پیش اومد که من و مادرم و همسرم و خواهرش باید پشت ماشین مینشستیم و یکی از ما نمیتونست به پشتی صندلی تکیه بده و باید جلوتر مینشست تا هر چهار نفرمون جاشیم

اول مادرم سوار شد از سمت درب، بعد خواهرش و بعد من و بعد همسرم که اونم شد سمت درب 

من و خواهرش دوتای وسط موندیم

من به پشت صندلی راحت تکیه دادم و خواهر ۱۴ ساله ش اومد جلوتر که همسرم کفت تو بیا جلوتر ‌و سارا تکیه بده. سارا نمیتونه اونجوری بشینه چون نفر سومه در حالیکه ربطی نداشت

زمان پیاده شدن که رسیدیم ویلامون، خواستیم دوخانواده عکس سلفی بگیریم و گوشی دست همسرم بود و من کنار همسرم ایستادم که دیدم همسرم میگه تو برو عقب سارا بیاد جلو که رفتم عقب تر و خواهرش اومد جلو تر نزدیک همسرم

تو جمع ها همیشه خواهرشو عشقم صدا میزنه و یکبار غیرمستقیم بهش گفتم درسته آدم انواع مختلف عشق داره اما لفظ عشقم برای معشوق و معشوقه ی آدمه بیشتر و‌خوبه که آدم نسبت به عشقش یسری کلمات منحصر داشته باشه؛ که دیدم دوزاری ش افتاد و میگه اگه منظورت سارا هست، سارا جای بچه ی منه

بعد توی باغمون چند تا میوه ی نوبر داشت اینارو کندم و یکی از بینشون بزرگ‌تر رو با ذوق گفتم این ویژه برای عزیزدلم که دیدم از دست من گرفت ولی به خواهرش داد در حالیکه من درهرصورت به همه میدادم 

توجیه همسرم این بود من خورده بودم و سارا شکموعه خوشحال میشه

تو ویلا بودیم که همسرم میره سر کیفم که کنارش بوده و  ادکلن من رو در میاره و با ذوق داشت میداده خواهرش گفتم چیکار میکنی گفت سارا بزنه به خودش ادکلن دوست داره

بعد رفتیم دریا و خواستیم قایق سوار شیم ‌برای نشستن کنار همسرم خیلی ذوق داشتم که دیدم رفت کنار برادر و خواهرش نشست و من بین دوتا مامانا

بعدش که گفتم دوست داشتم کنارت مینشستم و نفرات رو ای کاش جابه جا میکردی، میگه سارا بچه ست باید مراقبش بودم


اینا اتفاقات یه روز بوده که باعث تغییر منش من و رفتار من نسبت به خانواده ش شد ‌‌و یحورایی حسادت نسبت به اونهارو پیش همسرم نشون دادم ناچارا دست خودم نبود.

اسی فردا بزن ،الان خوابن. 

ده بارم بگی کسی نیست جواب بده...

ولی کلا همسر ساده و خنگی داری😕 آدم نامزد خودشو ول میکنه . میچسبه به بچه

✌🏻 از هر آدمی به اندازه شعورش توقع داشته باشین ✋🏻🥲       حداقل اینطوری ،کمتر عذاب میکشین... چون ما به هررررکی پرو بال دادیم،پرواز کرد🕊️ از اون بالا رید💩 روی سرمون!!                          ❌اگه مخالف حرف منی🤔لازم نیست ،ریپلی کنی❌و نظرتو به من تحمیل کنی!! نظر من همینه ک برای اسی نوشتم..              نظر من برای تو نیست،به خودت نگیر   ✌🏻😏                                                                                                    ❌❤️میشه ازت خواهش کنم برام 🖤 1دونه یا هرچندتا دوست داری عزیزم 🖤برام  سوره کوثربخونی😢🌼🥰🖤 بِسْمِاللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم❤️إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿١❤️﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿❤️٢﴾ إِنَّ شَانِئَکَ هُوالأبْتَرُ ﴿❤️٣﴾                                            

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

اون که بچه اسمرد گنده خودشو چسبونده به بچه

بعد نشسته بودیم کنار هم شوهرم یه لحظه دستشو گذاشت رو شونه م و شونمو فشار داد(یجوری ماساژ برای یه ثانیه ) که اتفاقی مادرشوهرمم نگاهش افتاد به ما و همسرم

دیدن همسرم رفت سمت مادرشوهرم و شونه شو چند لحظه ماساژ داد 

از این حرکتش خیلی تعجب کردم و نمی‌دونم چه معنی ای میده

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2762
2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز