سلام بچه ها خواهش میکنم حوصله بخرج بدین و بخونین 😑
چه اشتباهی کردم با شوهر از یه شهر دیگه ازدواج کردم الان ۴ ماهه ازدواج کردم من مشهد شوهرم کاشان واسه عقد و نامزدی که نزدیک ۱۵ نفر اومدن خونمون ۱۰ روز موندن شام و ناهارم هم یسره ها به بهانه مهمون بودن دست به هیچی نزدن فقط جاری و خواهر شوهر کوچیکه یکی دوبار ظرف شستن آخرشم خواهر شوهر بزرگه به شوهرم گفته بود ما رو تو خونه زندانی کردی چرا؟ چون تو طبقه سوممون بودن حمام سرویس بهداشتی و همه چی داره فقط تلوزیون نداره دردش هم این بود که صبح زود بیدار میشدن باید براشون صبحونه میبردی ولی ما چون ۹ صبح بیدار میشدیم اینا زندانی بودن 😐 حالا اینا به کنار ماهم رفتیم کاشان درسته غذا درست کردنشون با خودشون بود ولی بازم ظرف شستنها با منو خواهرم و.. بود خانواده و من هم به اصرار و دعوت اونا اومدن وگرنه نمیخواستن بیان راستی خاله دایی هاش نیومدن مراسم ما شرکت کنن یکی از خاله هاش پاگشا کرد یه تیشرت داد به من 😐 بعد همون الان پاشده اومده مشهد یه شام و صبحانه مفصل اینجا بودن جدا ازینکه چقدر از خونمون ایراد گرفت و گف خونتون خیلی پله داره و.. منم یه امتحان خیلی سخت دارم شنبه فرداشب خونه یکی از فامیلامون دعوتیم جمعه هم مادربزرگم خالشو دعوت کرده واسه فردا هم شوهرم زنگ زده خالش ناهار بیاد بقران امروز دکتر بودم فقط ۲۰ صفحه خوندم واسه فردا برنامه ریزی کرده بودم بگین چی بگم این کنسل کنه؟؟ اینا مدلشونه سالی چندبار میان مشهد 😒