وقتی دختر عموم بدنیا اومد عموی بزرگم که یه پسر فوق العاده خوشگل داشت گفت این مال پسر منه
و هر چی بزرگ تر میشدن بیشتر وابسته هم میشدن
برعکس خیلیها که ناراضی بودن دختر عموم از خداش بود
چون واقعا پسر عموم زیباست
ما هممون میدونستیم مال همن فقط ینفر مخالفت میکرد اونم عموم بود
هستییین تا جلسه اقایون شروع نشده تعریفش کنم و برم چایی بزارم براشون