امروز ۶ صب بیدار شدم برم امتحان بدم با اینکه خیلی خابم میومد
اشتباهی چادر مامانم پوشیدم خیلی برام بلند بود
رسیدم متوجه شدم کمربند مانتومم نبسته بودم توش شنا میکردم
مقنعه ام خط اتوش رفته بود گوشه سرم
بدتر باد میومد مثل روح سرگردان شده بودم
با ی کارت ورود ب جلسه پاره پوره رفتم داخل همه خیلی عجیب نگاه میکردن😂منم سیس عقاب گرفتع بودم مثل هر روز 😁 برگمم سفید دادم😕
تموم نشد😭
برا یه نفر دیگه بوق زدن من فکر کردم بابامه رفتم تا نزدیکا دیدم یکی دیگست😂مجبور شدم همون راهو برم بیرون حوزه تو آفتاب منتظر بمونم
امروز از اون روز خنگ بودن بود🤦♀️