داستان ترسناک تعریف کنین بگرخیم 😂
خودم وقتی مجرد بودم یه روز تو خونه تنها بودم یهو دیدم صدای آب میاد از حموم بعد که مامانم اومد رفتیم دیدم حموم خیس بود یا وقتی باردار بودم یه شب صدای یه زن که داره ناله میکنه ساعت ۲ شب به گوشم خورد اولش توجه نکردم ولی بعد که پاشدم صبح گفتم آخه کدوم خری ساعت ۲ شب ناله میکنه چند شب صداش بود بعد مامانم رفت دعا گرفت برام دیگه نشنیدم تقریبا وقتی میخواستم زایمان کنم همین صدا رو دوباره شنیدم شب قبل البته صدای دست و خنده بود یه شبم شنیدم یه نفر تو کوچه داد میزد کمک ولی وقتی رفتن پنجره باز کردم هیشکی نبود ساعت ۳ نصفه شب