توی مسافرتم
توی خیابون وایساده بودم سیگار میکشیدم
یه خانومی هم کنارم بود وقتی فهمید باردارم
انقدر جیغ و فریاد زد که نگو و نپرس
و شروع کرد دخالت و دعوا
منم گریم گرفت. آخه شما مگه شرایط آدم ها رو درک میکنید؟
از دست مادرشوهرم فرار کردم اومدم اینجا
اینجا هم سرشون توی زندگی ادامه