مادرشوهرم بعد ظهر زنگ زد بیام کمک گفتم بیا
نیومد
اصلا کمک نکرده تا حالا فقط تعارف الکی
موقع عصر بهش گفتم برنم خراب شده یکی دیگه میزارم گفت نههه نزار الان میام درستش میکنم خوب میشه
موند موقع شام اومد الکی گفت خوبه
یعنی افتضاح بودا
نصفش سفت نصفش شفته
همونجوری خوردن اخرش یه نصف کفگیر برنجشونم نخوردن
خدا لعنتم کنه
با اینا رودروایسی داشتم استرس گرفتم غذام خراب شد
اب مرغمم که ابش خیلی زیاد بود
اعصابم داغونه 😭😭😥از خجالت مردمممم
تازه ازدواج کردی ؟
عب نداره گاهی پیش میاد
چرا ابکش نکردی
مگه دمی کردی که نصفش پخته نصفش نپخته
عیب ندارع
اشکال نداره عزیزم من خیلی وقت ها رفتم مهمونی اینجوری شده غذاشون خیلی طبیعی هستش تازه خانم هاشونم پز میدن که اشپزی نکردن خونه بابا
چند ساله متاهلی؟
چرا از مادرت یا خواهرت کمک نکرفتی
میدونم چه حسی داری من یبار خواهرشوهرم خونمون میخاست ماکارونی بپزه گفت نصفشو بریزم گفتم بریز بعد فهمیدیم کم اومد شوهرم جلو دامادوخواهرش توپید به من خیلی حس بدی بود
ول کن بابا
مگه ابکش نبود؟ چجوری نصفش سفت شد نصفش شد
مرغم ک خب درشو برمیداری میبینی ابش زیاده ، شعله رو بده بالا جمع میشه ، اگرم مرغات پخته و درخطر له شدن بود ، جداشون کن یه قابلمه دیگ بزار فقط ابو بزار غلیظ بشه
چه انتظاری داری از مادرشوهر معلومه کمک نمیکنه، آبکش تمرین کن برای مهمونی خیلی راحت تره
همیشه برنج مهمونی رو آبکش کن
