تو زندگی ۹ سالم با شوهرم زندگی خوبی نداشتم صبوری میکردم...بیمار دوقطبی بود که دارو نمیخورد روح وروانش داغون.دست بزن وبداخلاقی داشت.حتی وکیل گرفتم با برگه های پزشکی قانونیم شکایت کردیم ومحکوم شد.ولی رفتارش دست خودش نبود..ازاول ابتدا به شوهرمو زن دوستش شک داشتم ویک حسی میگفت یک چیزی هست چندین بار مچشونو پیامکی گرفتم ولی هرسری چون شلوغ میکردم گوش هارو ازم میگرفت ونمیتونستم عکسی از پیامک ها بگیرم....حتی چندین بار روبرو کشی شد بشوهرش گفتم شوهرش مرده ساده لوحیه...به خودش گفتم دست بردار پنهون ولاپوشونی میکردن ولی اینسری قفل گوشی شوهرم باز یود وموفق شدم از چت هاشون عکس بگیرم.....ساعت ۷ونیم صیح بود ساک جمع کردم رفتم دره خونه زنه...درزدم خداروشکر شوهرش اومد دم درو همه چیو یهش نشون دادم..ناگفته نمونه شوهرم چندماهی هست که دیالیزی شده وجفت کلیه هاش از کار افتاده...این اتفاق باعث شد دیگه نتونم ببخشمش
خب
خب؟
در حال حاضر وکیل دارم وشکایتی مبنی بر زنای محصنه کردیم که در نهایت به رتبطه نامشروع محکوم میشن.من یک پسره ۵ ساله دارم...درگیر مریض داری از شوهرم بودم که متوجه خیانتش شدم
وای چ شرایط مزخرفی خدا جفتشونو ب زمین گرم بزنه ایشالا
زنیکه خراب و مرتیکه هرزه خوب باهم مچ شدن
و خب
حالا میخوای چیکار کنی؟ شوهره اون چی میخواد چه کنه؟
شوهر یوبسش چی گف؟
چرا اینجور مردا اینطورین چیز خور میشن ؟
۹سال با یه آدم دوقطبی زندگی کردن خیلی سخته
شوهرم از یک خانواوه ای بود به ظاهر مومن خیلی یمن سخت میگرفت به لاخ مکم گیر میداد به مچ دستم که بیزون میفته موقع پذیرایی....
حالم بد میشه این تاپیک هارو میخونم آخه چقد خیانت چرا باید زندگی هم جنس خودمون رو بپاشیم از هم خدا لعنت کنه مرد و زن خیانت کار رو
شوهره هیچی نگفت؟
ولی ما برای کسی ک شوهرش زن برده بود خونه
سر بزنگاه زنگ زدیم پلیس ورود نکردن
گفتن ورود به عنف مرد هست و ما نمیتونیم وارد بشیم رفتن
ولی گفتن اگ زنی مردی ببره خونش و شوهرش زنگ بزنه پلیس اونموقع ورود میکنیم
اولین باره دارم ماجرای خیانتی میبینم که مرده داره تقاص پس میده خداروشکر
بمیره الهی یه هرزه کمتر
ارسال نظر شما
