ازدواج دوم.از شانسم شوهر بددهن و عصبی دارم.توجه نداره روم.خانوادش در اولویت هستن.اصلا احساس نداره۱۱ سال اختلاف سن داریم.ن حق بیرون رفتن دارم و نه هیچی.دارم خفه میشم تو خونه.مگه اینکه خونه مامانم یا ننش و خواهرش برم.جایی بخوام برم حق تنها رفتن ندارم.میگم بزار ادامه تحصیل بدم میگه نه....میگم بزار فلان کلاس رو بیرون برم ی چی یاد بگیرم میگه نه...دارم دق میکنم...بخدا راه طلاق ندارم.چون کسی پشتم نیس هیچ کس....پشتوانه مالی از خودم ندارم...
مگه اینکه بشینم چند سال یواشکی برای کنکور ارشد روان بخونم و رتبه خیلی بالا بیارم و از این زندگی خودم رو نجات بدم....توروخدا راهنمایی کنین..نگین طلاق ک فعلا نمیتونم.۲۲ سالمه.میدونم الان همه میگین باهاش جدی برخورد کن و اینت.خب جدی برخورد کنم واقعا هار میشه....ای خدا هیچ کی تنهاتر ازمن نیس