از عصر هی دل درد میگرفتم هی میگفتم طبیعیه بعد یکم افتادم رو خونریزی ترسیدم خیلی فقط دراز کشیدم چند ساعت یه جا تا شوهرم بیاد وقتی اومد با کلی سلام و صلوات پاشدم اوکی بود همه چی حتی تکون خوردنای بچه رو حس میکردم یه جورایی تا دوباره همین چند دقیقه پیش خونریزی کردم برم بیمارستان؟؟
مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.
امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.
الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه.
یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید.
خدادوشکر مشکلی نبوده دیشب خاطرت باشه گفتم منم دوبار نصف شب رفتم بیمارستان راستش اون موقع منم بستری ...
آره الهی شکر
وای یعنی تا این دوران بگذره آدم میمیره و زنده میشه همش نگرانی، استرس،مراقبت
خوب که رفتم ولی ممنون ازت😁❤ بنده خدا هرچی شوهرم ریس ریس کرد خودشو بریم هی گفتم نه تا اینکه گفتم بریم چنان پرید پشت فرمون 5 دقیقه ای رسیدیم که گفتم دور ازجون مشکلی نباشه تو با رانندگیت همه مونو به کشتن میدی🥲😂