کااااش یکی بود انقدرررر میزد منو تا خون بالا بیارممم تا اینقدر ساده احمق نباااااشم
دلم میخاد انقدر خودمو بزنم از این سادگی احمق بودنممممم
شوهرم از صبحی۵میلیون پول میخاس ب صدنفر زنگ زد ندادن بهش
من احمقققق گااااو دلم سوخت براش ته مونده حقوقم ک قایم کرده بودم برا روز مبادا دادم بهش صبحی رفت ماشینش درست کرد اومده الا میگه ۲میلیون دیگه بهم بده زود با دعواااهاااا گفتم ندارم ازکجا بیارم انقدر اخم تخم کرد انگار طلب پدرش بدهکاره عصبی نگام میکرد گفتم خیلی پرویی یجور رفتار میکنی انگار وظیفمه بهت بدم نمیدونی اینا محبته
گفت چه محبتی وظیفته منم صب تا شب دارم کار میکنم توام باید پول بدی بهم جوونیم گذاشتم تو این زندگی
گفتم هزارتومن از این کار کردنت بمن دادی که الان ازم میخوای؟
عصبی شد رف بیرون
کاش من بمیرم انقدر ساده نباشم برا خودم از این ۵میلیون هزارتومن از دلم نشد بخرم میخاستم جمع کنم گوشواره برا دخترم بخرم دلم سوخت برا این عوضی