نفس برا آدم نمیزارن
پسر بزرگم ۸سالو نیمشه.خیلی اذیت می‌کنه همش درخواست داره یهو همه چیز میخواد.ب هیچ چیزی هم قانع نیست
همش بهونه میاره و جونمو ب لبم آورده.میخاد همه یحرف اون گوش بدن.مدام اینو میخام اونو بده
وقتی هم بچیزی گیر بده ولکن نیست. ازدستش فقط آرزوی مرگ میکنم.امروز گیر داده بود برام ست فوتبال بگیر گرفتیم دوباره منو ببرید استخر تا حالا هم نرفته.کافیه بگیم باشه دیگ پیله می‌کنه کی میریم میگیم یروز فرصت کنه بابات میبره اصلا خیلی گیره اگ هم بگیم نه ک دیگ بدتر میشه مغزمون رو میخوره
آسایش نداریم بخدا امروز رفتیم با ماشین دور بزنیم تو ماشین مدام تو سر و کله هم میزنن جیغ و داد . پشیمون شدیم بخدا فقط دوست داره عصابمو خراب کنه و منو ب جیغ بیاره
