متاهلا بیاین

ببخشید گلم ولی بدیش اینه همه میخوان تا جون دارم براشن مایه بزارم ،مادرم وقتی شوهرم بهش گفت اینقدر اذیتش نکنید شیش ماهه حامله اس صبحی مرکز بهداشت فشارش شیش رو نه بوده بچه میمیره برگشت گفت بمیره به من چه ،چقدر شبا تو خونه پدرم گرسنه میخوابیدم فقط بخاطر اینکه مادرم باهام بخاطر دامادمون قهر کرده بود خیلی سخته خیلی ،الان خدارو شکر که گذشت ،مادرم میگه نگفتم ولی حتی موقعیتی که توش این حرفو بهم زد یادمه به نظر من وقتی از بچگی بدبخت باشی تا عمر داری بدبختی

بستگی داره.  گاهی آدم مجبوره ظاهرا ببخشه. چون شرایط ایجاب میکنه. تا ابد ک نمیتونی قهر و دعوا باشی. من ک هیچوقت شوهرمو نمیبخشم بابت هیچ کدوم از ظلم هایی ک بهم کرده ولی چون مجبورم باهاش زندگی کنم ظاهرا بخشیدم

هر چقدر هم که مقصر باشی بازم حق زدن نداره.

چه شوهرت چه هرررر کس دیگه ای.

ربطی نداره مردی که به زن باردارش رحم نکنه.... والا من که حتی بدترین اشتباه هم کنم به هیچ عنوان حتی یه بارم تو هشت سال دست روم بلند نکرده

ایشالا بر زیر چرخ ماشین چرخ گوشت بشه آبجی بچه رو بردار برو با آدمای خوشگل جنتلمن مراقب زندگیت باش امیدوارم شوهرت روده هاش از شکمش در بیاد گازشون بزنه اتیش بگیره صدبار مامان باباش جلوش پخته بشن سوپ شن و تبدیل به دایناسور شن و لگد شن جگرش بسوزه آج لیاقتت بهتره

یعنی حیوونا صد شرف دارن به بعضی از به اصطلاح انسانها.

چه بی رحمه....!! رو خونریزی که نیوفتادی؟

حرف های که گفتی واقعا تحمل کردنش سخته ..اگر از سمت خانواده خودم آدم باشه که دیگه خیلی تلخ و دردناکه..حق داری واقعا ...نه دیگه اولویت خودت رو قرار بده و با هر کسی مثل خودش باش ..اینجوری کمتر آسیب میبینی ...

ببین عزیزم چند تا مسئله 

اول اینکه چرا وقتی بارداری اجازه میدی بحث به جایی برسه که شوهرت دستش بلند بشه؟؟

دوم اینکه تو این شرایط اگه نبخشیش میخوای چکار کنی؟پشتوانه طلاق هم داشته باشی ۱۰ سال دیگه بچت یقتو میگیره چرا نذاشتی بابا داشته باشم.

به نظرم با قهرو برخورد جدی ازش بگذر ولی تا بارداری سر به سرش نذار.ادم دیوونه شاخ و دم نداره یهو یه اتفاقی واسه اون طفل بیگناه شکمت میوفته اون موقع پشیمونی راه نداره.

سعی کن با سیاست کنترلش کنی

دقیقا... تنها حیوونی که شباهت زیادی با این جور مردا داره کفتاره

من از یکسالگی کتک خوردم مادرم میگه گریه میکردی شیر میخواستی بابات میزدتت ،بعد کتک خوردم چون موهام فر بوده بابام موی فر دوست نداشته منم بچه بودم روسری سرم نمیکردم من حتی جای خواهرامم کتک خوردم وقتی خواهر بزرگم درو روم بسته بود ومنو به خونه راه نمیداد بابام اومد منو جلو بچه های همسایه زد،خوبه مادر پدرا وقتی یه بچه خار تو چشمشون یکم زهر بدنش راحت شه من الان مادر دوتا بچم ولی تا ببینم یه بچه کتک میخوره میشینم از عمق وجودم زار میزنم ،الان بالاتر از گل به بچه هام نمیگم