من خانوادم تو شهرمون نیستن دارم فکر میکنم اگه الان بیان منم باهاشون برم ولی پسر چهار ساله دارم ، به نظرتون برم خونشون؟ پدرم و مادرم بیکارن فقط داداشم میره سرکار
، خسته شدم اینجا کسی رو ندارم مادرشوهرم و برادرشوهرام اخلاقشون گنده🥺
به شوهرمم گفتم اگه برم دیگه برنمیگردم تا خودش بیاد برامون خونه بگیره
خواهر من اومد
از خدامون بود
ولی پسرش اذیتمون میکرد
من سه ماه اخرو رفتم سر دوتا بارداریام و تا سه ماهگی بچهام اونجا بودم البته خونه مادرم
من باسم نمیرم روتون رو هم باز میشه باعث دلخوری میخوای برو چندروز بمون برگرد خونتون
نه بارداری نه زایمانم نرفتم خونه خودم راحت تر بودم مخصوصا اینکه به شدت گرمایی شده بودم دلم میخواست آزاد بگردم
وا😐چراباید خونه زندگیتو ول کنی بری آخه؟!
یعنی کارهای روزانه ی خودتونمیتونی انجام بدی؟همسرت نمیتونه کمکت کنه؟
ما خونه پدرم خونه پدر شوهرم تهرانه
ما بخاطر شغل همسرم شیراز
باردارم، چند روز پیش از تهران برگشتم نزدیک یک ماه تهران رفته بودم 4 روز هفته خونه پدر شوهرم بودم 3 روز هفته خونه پدرم
همسرم مرخصی ندادن بهش منم حس افسردگی داشتم رفتم تهران البته تمام خرج اون مدت رو همسرم همش می‌ریخت ب کارت مادرش و مادرم مخصوصا مادر خودم ک همش منت میبره زیاد خونشون باشیم ولی مادر خودش خوبه این چیزا براش مهم نیست
نه بابا زشت نیست اگه مادر پدرت راضی آن برو روحیت عوض میشه
من رفتم ولی خوب بچه نداشتم.بستگی به رابطت با خانوادت داره.من خیلیم راضی بودم
خواهرم چون استراحت مطلق بود کل بارداریش خونه مادرم بود اما من خودم باشم هرگز نمیرم
