تو یه ساختمونیم کمک که نمیکنه هیچ
سر ظهر اومد میخواستم ناهار بخورم رفت بچه ارو انگولک کرد بیدار کرد گفت مامانش شیر میخواد 😐
روز پنجم زایمانمه دیگه خسته شدم از دست کاراشون یهو میان میشینن ۲شب پا میشن میرن یهو ۹صبح میان اصلا درک نمیکنن شاید خواب باشم
یا سر ظهر موقع خواب میان
خودشون به درک فامیلاشونم همینن درک نمیکنن تازه زایمان کردم نیاز به استراحت دارم
میام تو اتاق فقط میشینم گریه میکنم