یک بار خواب دیدم توی بالکنمون مادرم نشسته داره گریه میکنه با چادر نماز پوز خند زدم گفتم مگه امام زمان اومده؟ کلشو تکون داد بعد وقتی جلومو نگاه کردم یه اقایی دارن میان هر قدمی برمیدارن یه عالمه گل سبز میشه و طلوع افتاب بود ...
بعد بیدار شدم فرداش مدرسه ای که میخواستم قبول شدم😃