پدر معتاد و عدم اعتماد بنفس برای ازدواج 😭

ی چیزی بگم ناراحت نشیا 

پسری ک بخواد بخاطر این چیزا قید ازدواج با تورو بزنه 

بهتره بره و برنگرده و اینک

پسر قراره تو بغ..ل تو بخوابه و زندگی کنه ن خونه و نمیدونم بابات و هرچیزی ک فکر میکنی ممکنه قیدتو بزنه😐 محکم بدون هیچ خجالتی بهش بگو این وضع خونمونه اینم وضع بابا و زندگیم ک خودم هیچ نقشی توش نداشتم و ندارم 

اگ با درک و شعور باشه میمونه و خوشبختت میکنه اگ ن ک 

بهتره ک اگ رفت خوشحالم بشی و فاتحه بخونی براش 

چون آدمی ک آدمو بخواد با همه خوبیا و بدی‌ها و عیب و نقص هاش مخصوصا نقص هایی دست خودش نبوده با آدم ازدواج کنه 

اینایی ک گفتی ضعف ندونن برا خودت الکی بزرگش نکن بالاخره همه زندگیا با هم متفاوته متوجهی؟؟؟؟

ببین زنداداشم من تو خوزستان تو یکی روستای دورافتاده بود و کارگر خونه های مردم و رو زمین کارگریم می‌کرد و مادرش هم معتاااااد یک خونواده پرررررجمعیتم بودن باورت میشه یک اتاق ک انباری دو در س بود همشون زندگی میکردن کاملا بیسواد کاملا بی اخلاق بی هنر بی سلیقه بی ریخت و سیاه بیسواد منظورم نوشتن و خوندن بلد نیستن و اصلا مدرسه نرفتن و اینک خلاصه داداشم بی نهایت سفید و خوشگل و چش رنگی و باکلاس و خوش اخلاق زن دوست بچه دوست خلاصه الان هم خودش هم فامیلا و اطرافیانش باور نکردن ک همچین شوهری گرفته و انقدر بینهایت خوشبخته خلاصه داداشم تفریحی با دوستاش میرن اطراف خوزستان از قضا کارگرای زمین ها ک رد میشدن و زنداداشممم توشون بوده رو ببین کار خدارو و اینک اگ خدا بخواد هیچ چیزی مانع خوشبختیه آدمو نمیگیره و ما راهمون هم خیلی دوره خلاصه انگار یک رحم و دلسوزیه عجیبی این داداش من میگیره ک انگار یکهو دلش ب رحم بیاد و برا رضای خدا ثواب هم بکنه تازه یک چشم زنداداشم کاااامل تخلیه تخلیه هستش ببین چقدر نقص داشته و الانم ک ما هرچی فکر می‌کنیم یک دونه خوبی نیس ک داشته باشه از نظر اخلاقی ها چون اون چیزایی ک گفتم دست خودش نبوده حتی یک چشمش کاری ندارم اینجا انقدر خداااا سرشاهده انقدر دخترا مخصوصا اونایی ک خونه باباشون شکنجه میشدن یا دخترای سن بالا ک بی نهایت پولدار بودن میومدن خونمون ک تورو خدا منو برا محسن بگیرین خلاصه قسمت و ببین داداشم هیچی اونو ندید حتی چشاش و حتی کارگر بودنش حتی معتادی مادرشو  و خیلی چیزای مثلا اینک دوست داداشم داداشمو برده بود ک بگ این دختره رو چون بی پوله من و فلانی و فلانی... کار ندارم داداشم رفت جلو و بدون اینک ما خبر داشته باشیم بهش گفت اگ من تورو خوشبخت و غرق پول و خوشبختی ک خیلیا حتی تو خوابم نمیبینن بکنم قول میدی ک از کارات دست برداری؟؟؟؟ البته ک .... ولی خب میخوام بگم عزیزم توک همه چی تمومی نگران چی هستی تازه ازش سرترم هستی؟؟؟؟ 

اگ بدونی الان زنداداشم یک زندگی ای داره ک بخدا فرح نداشت شاید باور نکردنی باشه و خنده دار ولی حقیقت محضه 

برا همین تو ک یک فرشته ای هزاری زنداداش من یکم نیس ب گرد پاتم نمیرسه دلگیر نکن الکی خودتو و غصه الکی نخور

انشالله مشکلت حل بشه عزیزم

ایشالا ب هفته نکشیده خوشحال بیای تایپیک بزنی و ب امروزت بخندی و خوشحال باشی ک ازدواج کردی و خوشبخت شدی 😍🤩😘