یه پسری ک چند سال منو میخاد باهم دوست نیسیم فقط از خیلیا شنیدم ک ازم خیلی خوشش مباد و چند بار خانواده اشو فرستاده بود ک خانواده ام رد کردن اللن دو سال گذشته و تو این دو سال بشدت کار کرده جوری ک بابام کار کردنش تحسین میکنه تو خونه و از نظر مالی خیلی خوب شده اما چند تا مشکل ک هس اینه ک خالکوبی داره خیلی بعد پسر خیلی خوبیه دعوایی نیس و اینا بعدش هم پدر و مادرش خیلی خوبن حتی رفت آمد داریم اما برادرش چنگی ب دل نمیزنن و اینا باعث شده ک بابام مخالف باشه و الان ک خودشو همه جوره ثابت کرده نمیدونم بابام ردش کنه یا ن اما خودم همش فکرم درگیره نکنه اینم آخرش مث برادراش شه و... و از یه طرف هم میترسم فامیل مسخره کنن ک با این همه ادعا ب کی رف😐
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
یکیش اره معتاده اما بقیشون ن اما خب اونم خالکوبی و اینا دارن کلا خیلی آزادن پدرشون گیر نمیده این گل خونشون همه تعریفشو میکنن اما همش میترسم اینم مث اونا شه