صبح با هم رفتیم ورزش قرار بود بعدش بریم خرید و اینا
بعد ورزش که سوار ماشین شد شال سرش نبود چیزی نگفتم حدودا ده دقیقه گذشت بهش گفتم مریم شال میپوشی از جریمه میترسم، بعد حرف نزد شال رو سرش کرد چند دقیقه بعد گفت میشه منو برسونی خونه حالم خوب نیست حوصله ندارم!!تا قبلش اوکی بود کاملا هر چی هم گفتم چی شده گفت نمیدونم و از این حرفا
یعنی من حق نداشتم بهش بگم شال بپوشه؟خیلی عصبی ام روزم رو خراب کرد مگه چی گفتم