2733

من تک دختر خستم و یه برادر دیگه هم دارم اما مادرم پسرشو هزار برابر بیشتر از من دوست داره ، خیلی درد بدیه ، خانوادم منو بدبخت کردن تو زندگی هیچوقت حمایتشون نداشتم نابودم کردن احساس میکنم بجز خدا کسیو ندارم و تو این دنیا خیلی بی کس و کارم ، من با شوهرم به مشکل بر خوردم اگر تاپیک اولمو بخونید ، متوجه میشید دیروز زنگ زده بود به پدرم میگفت من احتمالا این زندگی تمومش کنم زندگی با دخترت بدرد من نمیخوره فردا نمیتونم با یه بچه ولش کنم برم من دلم برای بچه هام میسوزه ، پدرمم بلند شد اومد جلوی مادرشوهرم گفت اگر یکبار دیگه شوهرت زنگ بزنه ناراحتی کنه دندوناتو خورد میکنم تو دهنت ،  ، دیشب با اخر گوشی زد تو سرم که اندازه گردو ورم کرد بعد دوباره پیام داده به بابام که من نمیتونم با این زن زندگی کنم ، منم پیام دادم به مامانم گفتم زدتم جریانات براش گفتم فکر میکنید مادرم چی بگه خوبه؟؟؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

خیلی ناراحت شدم برات

امیدت به خدا باشه

چرا به مشکل برخوردین

عمریه غلامشم .... عمریه باورمه... خونه امید من فقط خونه مادرمه.... ادخلوا یا زهرا سلام الله علیه ...دلم با نگات زنده میشه ....حواست به من هست همیشه....منو میشناسی مثل یه مادر... نمیشه تو باشی و تنها بمونم.... مگه میشه تو ناخوشی ها بمونم... میخوام تا نفس دارم همینجا بمونم

میگه همه مردا همینن بشین زندگیت کن 

بعد بهم میگه تو انگار با شوهرت سر جنگ داری

یعنی یه چیزایی میگن دلم تا عمق وجودم میسوزه


پدرم نگم براتون همیشه به شوهرم میگه روزی روزگاری خطایی ازش سر زد بگو بیام اتیشش بزنم و دو قلم پاشو بشکنم

سنمم کمه هیچکسو ندارم تو این دنیا بجز خدا و امام زمان💔

خانوادم پیش شوهرم و خانوادش خیلی منو بی قرب و ارزش کردن 

بخاطر این رفتاراشون شوهرم خیلی پر رو شده همیشه موقع بحثا زنگ پدرم میزنه میگه دخترت نمیخام دخترت اینطور کرده اونطور کرده ، به تمام محبتایی که بهش کردم تو زندگی پشت پا میزنه  ، بریدم واقعا بریدم دیگه از بی کسی 

با این اوصاف توی خونه پدرت جایی نداری سعی کن رگ خواب همسرت رو بدست بیاری برید مشاوره 

اصلا من تو خونه پدرم مجرد بودم جایی نداشتم چه برسه الان ، بخوام طلاقم بگیرم برم جایی نبینمشون پیدام میکنه بلا سرم میاره

خیلی ناراحت شدم برات امیدت به خدا باشه چرا به مشکل برخوردین

والا چی بگم اختلاف فرهنگی زیاد داریم ، پدرمم بدجور منو  پیشش بی ارزش کرده هر دعوایی و بحثی بینمون پیش بیاد کلی بی احترامی و توهین میکنه

والا چی بگم اختلاف فرهنگی زیاد داریم ، پدرمم بدجور منو  پیشش بی ارزش کرده هر دعوایی و بحثی بینم ...

نمیشه اختلافاتتون رو حل کنید؟

برید مشاور 

برای زندگیت تلاش کن

عمریه غلامشم .... عمریه باورمه... خونه امید من فقط خونه مادرمه.... ادخلوا یا زهرا سلام الله علیه ...دلم با نگات زنده میشه ....حواست به من هست همیشه....منو میشناسی مثل یه مادر... نمیشه تو باشی و تنها بمونم.... مگه میشه تو ناخوشی ها بمونم... میخوام تا نفس دارم همینجا بمونم
نمیشه اختلافاتتون رو حل کنید؟ برید مشاور  برای زندگیت تلاش کن

حرمتا کلا بینمون شکسته ، نمیتونم مثل قبلا بهش نگاه کنم احساس میکنم قابل اعتماد نیست که اینطور همه جا خردم میکنه و تحقیرم کرده

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2762
2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

جوش بدن

رویای__خیس | 11 ثانیه پیش
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز