سلام هستین تعریف کنم دو خواهر پشت هم دارم شیر ب شیرن خاستگاری کوچیکه امدن مادرم بزور راضیشون کرد و مخ پسره رو ک الان دامادمون زد با خواهر بزرگم ازدواج کنه و کرد...
نه که بگم زبونم لال بشه...منظورم به توجیحاتیه که کرده...مثل این میمونه که من خلاف برم بگم قسمت این بوده..ولی دلم برا ابجیت سوخت خدا کمکش کنه واگه مشکلی داره خدا به نحو احسن گره از کارش بازکنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.