مثلا صبح جمعه اول وقت من با حس نه چندان خوبی از خواب بیدار شدم
اما تو فرصتی که همسرم رفتن از خونه بیرون
به حس بد و تنبلی و خواب غلبه کردم و رفتم دوش گرفتم
بعد اومدم از عطر محبوب خودم و همسرم استفاده کردم
لوسیون بدن زدم
لباس خواب باز پوشیدم
شمع خوشبو کننده کنار تختم رو هم روشن کردم
پنجره اتاق خواب رو باز گذاشتم و در حالی که نسیم ملایمی به پوست تنم می خورد رفتم زیر پتوی نرم و به چیزای خوب فکر کردم
همسرم وقتی برگشت غافلگیر شد و من یه جمعه با حال عالی رو برای خودم و خانوادم رقم زدم...
من اون موقع تو لحظه زندگی کردم و از زنانگیم لذت بردم