2777
2789

ما یک آقای خیلی‌ مهربانی سر کوچه امون مغازه داشت از وقتی بچه بودم (همیشه بهش می‌گفتیم عمو) الان متاسفانه فوت کرده تو دوران مجردی یک خواستگار داشتم که اومده بودن خواستگاری خبرشم پیچیده بود 

روز بعدش رفتم مغازه اون صاحب مغازه اوموقع ها حدودا ۶۰ سالش و اینا بود بعد کمی صحبت حرفمون کشید به ازدواج و اینا 

بهم گفت از بچگی بزرگ شدنت دیدم و مقل دختر خودمی 

به اکثرا دختر و پسرها این محله اینو گفتم به توام میگم 


با کسی ازدواج کن که اگر یک کلیه احتیاج داشت

بدون فکر کردن بهش کلیه اتو بدی 

یا کلیه احتیاج داشتی بدون فکر کردن کلیه اتو بدی..

با کسی ازدواج کن که مشکلی داشت باید دار و ندارت بفروشی بری زیر چادر زندگی کنی بدون یک لحظه فکر کردن حاضر باشی اینکارو کنی یا اونم حاضر باشه اینکارو برات کنه..

با کسی ازدواج کن که اگر مرگت اونو نجات بده برای مردن لحظه تعطلل نکنی و اونم برای تو همینطور..


منم گفتم عمو این چیزها مال تو فیلم هاست چنین عشق های وجود نداره مخصوصا این دور و زمونه...

بعدش گفت ؛ یک مثال ساده برات بزنم 

تصمیمات زندگی مثل درس خواندن میمونه 

درس که نخونی اون مدت اذیت نمیشی ،خوش میگذرونی،بیشتر تفریح می‌کنی ،با دوستات بیشتر وقت میگذرونی ، شب راحت می‌خوابی و صبح دیر بیدار..

اما درس خوندن همه اینا رو ازت میگیره ولی آخر مسیر چی میشه؟ اونی که درس نخونده میشه کارگر و کارمند ساده و...با اونیکه دکتر و مهندس میشه زندگیشون یکیه ؟

تو فداکاری و ازخودگذشتگی با شجاعتت برای درس خواندن تو را به رفاه و آسایش می‌رسونه 


زندگیم همینطوره تصمیمات اشتباه در هر زمینه ای در زندگی در ابتدا وسوسه انگیزن ،راحتی دارن ،خوش گذرانی دارن ،وعده ها اما وعده ها پوچ دارن ..

اما مطمئن هیچ آدمی بدون از خودگذشتگی و فداکاری بدون شجاعت به سعادت و خوشبختی نمی‌رسه..

خدا هیچ وقت یک مرد همه چیز تموم بهت نمی‌ده بگه بفرما عشق واقعی همه چیز تموم برو..

برای رسیدن به عشق واقعی باید شجاعت داشت از خودگذشتگی کرد عاقل بود و فداکاری کرد..از سختی نترسید

اکثر آدما یک روز از کنار اونیکه عشق واقعی بوده میگذرن و نمی‌بیننش چون جرأت فداکاری و از خودگذشتگی ندارن چون وسوسه مسیر ها اشتباه شدن و کور شدن 

چون از سختی دیدن میترسن



سال‌ها بعد ازدواج کردم طبق نصحیتش نبود انتخابم اما میفهمم چقدر درست می‌گفت 

من بخاطر خودخواهیم بخاطر شجاع نبودنم بخاطر آدما اشتباه و سمی بخاطر عاقل نبودنم.. بخاطر راحتی و خوش گذرانی مسیر اشتباه بخاطر...،

از کنار کسی که واقعا عاشقم بود گذشتم 

چون جرأت نداشتم از خودگذشتگی و فداکاری کنم 


ولی یکی دیگه که مثل من بود و جراتش داشت اوایل فداکاری و ازخودگذشتگی کرد اوایل سختی دید اما الان به کجاها رسید و چقدر خوشبخته

چقدررر قشنگ بود


چقدر انسان خیر خواه و خوبی بوده

خداوند رحمتش کنه

به نام کاربری دقت نمیکنم😑‌نظر شخصی منه ممکنه با من مخالف باشید احتیاجی به دعوا و گارد نیست ما هرکدوم‌ دنیای خودمون با افکار خودمون رو داریم... ... .یاد بگیریم بهم احترام بزاریم تا خودمون هم لایق احترام باشیم🤍. براتون ارزو میکنم ارزو هاتون خاطرهاتون بشه💜ولی هیچوقت خاطرهاتون ارزو نشه🔮🎭

با پوست و گوشت و استخوانم حرفاتُ فهمیدم

☹️حرفات درد داشت خیلی درد داشت😔

     اَز جهانِ دِگَرید وَ اَز جَهانِ دِگَرَم :)🌬🤍                                                                                                             ‌‌        سبز خواهم شد🌱با باریکه ی کوچکی از نور⚡️           ‌‌‌                                                                                             درخواست دوستی هیییییچ کسی رو قبول نمیکنم                     حتی شما دوست عزیز❗️              

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

خیلی جالب بود ممنونم بابت پست این مطلب❤️

فقط 14 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
خدایا تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم ، تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم ، تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم، تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم ،تومرا چه دیدی که وفادار ماندی...
2805

الان شوهر من تو عقد منو ۳ تا سیلی زد جوری ک پهلوم درد میکرد حالا از جمعه هم ن پیامی ن زنگی داده منم همینطور 

آلان فداکاری  یعنی چی یعنی کوتاه بیام بگم سلام خوبی ببخشید عصبیت کردم تا منو بزنی😐😐😐

یا صاحب الزمان عج ادرکنی💚

الان شوهر من تو عقد منو ۳ تا سیلی زد جوری ک پهلوم درد میکرد حالا از جمعه هم ن پیامی ن زنگی داده منم ...

فداکاری کن برا خودت ! ب درد نمیخوره

خدایا به هر کجا رفتم و هر چیزی که نگاه کردم فقط تو رو دیدم %زندگی پارادوکس عجیبیه ی چیز باارزش بی ارزش
چقدررر قشنگ بود چقدر انسان خیر خواه و خوبی بوده خداوند رحمتش کنه

حرفش خیلی‌ درست بود واقعا 

هیچ خوشبختی که قبلش سختی نبوده باشه وجود نداره 

فرقی نداره فقیر باشی یا ثروتمند 

همه اونا یکجوری برای رسیدن به خوشبختی باید سختی ببینن 

حرفش خیلی‌ درست بود واقعا  هیچ خوشبختی که قبلش سختی نبوده باشه وجود نداره  فرقی نداره فق ...

چقدر به جملت فکر کرذممم


واقعا سنگین بوددد


کاش ادما بر همین معیار انتخاب کنن


ولی دلم شکست برا خودم

به نام کاربری دقت نمیکنم😑‌نظر شخصی منه ممکنه با من مخالف باشید احتیاجی به دعوا و گارد نیست ما هرکدوم‌ دنیای خودمون با افکار خودمون رو داریم... ... .یاد بگیریم بهم احترام بزاریم تا خودمون هم لایق احترام باشیم🤍. براتون ارزو میکنم ارزو هاتون خاطرهاتون بشه💜ولی هیچوقت خاطرهاتون ارزو نشه🔮🎭
با پوست و گوشت و استخوانم حرفاتُ فهمیدم ☹️حرفات درد داشت خیلی درد داشت😔

هیچ خوشبختی که قبلش سختی نبوده باشه وجود نداره 


این در مورد تصمیمات درسته وگرنه تصمیمات اشتباه چه سختی ببینی چه نبینی آخرش خوشبختی وجود نداره 


فرقی نداره فقیر باشی یا ثروتمند 

همه اونا در تصمیم درست یکجوری برای رسیدن به خوشبختی باید سختی ببینن ثروتمند در مواردی و فقیر در مواردی 


الان شوهر من تو عقد منو ۳ تا سیلی زد جوری ک پهلوم درد میکرد حالا از جمعه هم ن پیامی ن زنگی داده منم ...

مشکل شما و شوهرتان خارج از چیزیه که در موردش نوشتم ربطی به هم ندارن 

من ۱۰ سال پیش با پسری اشنا شدم که بی کس بودهیچی نداشت نه خانواده نه پول زن اولشم پولشو برده بود و اون جز لباساش هیچی نداشت . من عاشقش شدم نمیدونم چرا اما حس کردم اون بدون من هیچی نمیشه بااینکه من ویلچر نشینم و اون سالم.... چند بار افتاد زندان و دعوا و کلی مشگلات پیش اومد اما من پشتش موندم .... حتی وفتی دو سال پس اندازشو داد ماشین خرید و روز بعد قوطی شد و جواب تلفنام نمیداد و میگفت من دیگه نمیخوام ادامه بدم من نمیتونم خوشبختت کنم ولش نکردم ... بعد ۵ سال من افتادم رو تخت بیمارستان دیگه نوبت اون بود ثابت کنه ...۸ ماه اواره دکترا بودم و فقط اون کنارم بود چون منم خانواده ی درستی نداشتم .یادمه اوج بیماریم تو گرما بود و اون یک اتاق بدون کولر تو گرما جنوب کرایه کرده بود که بعد دیدم حالش بد شد بردمش دکتر گفت اب بدنش رفته و مدفوعش خونیه... ما خیلی سختی کشیدیم حتی ۴ سال پیش که زندگیمون شروع کردیم فقط پول یک حلقه دو گرمی داشتیم ... نمیگم لیلی مجنونیم نه ما هنوزم  کلی مشکلات داریم اما اگر اون سختیها مارو محک نمیزد ممکن بود زودتر بپاشیم 

یادت باشه تو این دنیا هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست... اگر مادر شدی یادت نره اول تو باید شاد و قوی باشی تا بتونی شاد بزرگش کنی یک بچه از همون روز تولدش نگاهش به خنده های مادرشه نه رنگی بودن اتاقش...     شوهر خدا نیست نون شبت گرو اون نیست پس از سر ناچاری کنارش نمون اگر حرمت گزار نیست .
2809
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز