2777
2789
عنوان

داستان بارداری های من

| مشاهده متن کامل بحث + 430 بازدید | 69 پست
واکنش اطرافیانت چی بود فهمیدن گفتی بهشون نگفتی ؟

خب با طعنه لبخند میزدن تبریک میگفتن زخم زبون مکه ما حسود بودیم نکفتی؟هزار چرت و پرت که اصلا برام مهم نبود 

اتفاقا خوشحالم بودم گفتم دلم خواسته نکم گفتم بزار این سری در اون باشم از حرفاتون نیش و کنایه زدناتون و..

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



خب با طعنه لبخند میزدن تبریک میگفتن زخم زبون مکه ما حسود بودیم نکفتی؟هزار چرت و پرت که اصلا برام مهم ...

الان پسرت چند سالشه؟؟ 

فقط 14 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
مبارک باشه عزیزم الان چند سالشه ؟

ممنون فداتشم الان دو سال و نیمشه که شده وجودمون ،باورت نمیشه خار بره پاش من و باباش میمیریم ی لقمه از گلومون پایین نمیره تا بچمون خوب بشه شاد باشه شدید وابستشیم

خب با طعنه لبخند میزدن تبریک میگفتن زخم زبون مکه ما حسود بودیم نکفتی؟هزار چرت و پرت که اصلا برام مهم ...

اره خیلی خوب کاری کردی نگفتی من پسرمون از ۴هفتگی فهمیدن انواع بلا بود که سرم اومد سونو گفت کلیه ش آب آورده روقلبش لکه چربی امکان سندروم داره همش گریه میکردم ۳۲هفتگی هم یک عالمه آب ازم خارج شد رفتم بیمارستان خدارحم کرد کیسه آبم پاره نشد 

ولی سر دخترم که دیرتر گفتم بهمه خیلی بارداری بهتری داشتم 

همون جاریم که از خوشی سر از پا نمی‌شناخت بعد من باردار شد ،با شکم بزرگ جلو من همش رژه می‌رفت منم دروغ چرا از تو داشتم آتیش می‌کشیدم با حسرت نگاه میکردم میگفتم نامرد چرا جلو من اینطور رفتار میکنی آخه 😩دست قضا بچه سالمش حدود پنج ماهگی مغزش آب آورد و باید سقطش میکرد کار خدا بود بعدش اون بود که تو جا دراز کشیده بود اشک می‌ریخت 😟

واکنش جاریت چی بود ؟

اصلا قیافش کج شده بود اولش زیاد گرم نگرفت بعدشم عادی رفتار کرد منم هیچی به روی خودم نیاوردم 

مادرشوهرمم می‌گفت خوبه گفتی حداقل با شکم دیدیمت وگرنه فکر میکردیم رفتی از پرورشگاه بچه آوردی کسی باور نمی‌کرد مال خودته 😐😐

همون جاریم که از خوشی سر از پا نمی‌شناخت بعد من باردار شد ،با شکم بزرگ جلو من همش رژه می‌رفت منم درو ...

زمین گرده 

بعد بچه براش موند؟


فقط 14 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   gthllwthy  |  10 ساعت پیش
توسط   ابروکمونی۳  |  2 ساعت پیش