2777
2789
عنوان

میخام داستان زندگیمو بگم...

| مشاهده متن کامل بحث + 7066 بازدید | 162 پست

بچه ها مامان من به حدی عوض شد که من هنوز که هنوز فکر میکنم شاید بدخواها برامون دعا نوشتن

حتی چند بار بابام پیش دعانویس رفته... همش میگه برا تو دعا نوشتن... بچه ها من از همون سن به بعد زندگی خوش ندیدم...

ناگفته نمونه ۱۲ سالم بود ازمون تیزهوشان دادم بعدشم که ۴ سال اونجا درس خوندم... تو المپیاد رتبه میوردم.... دختر عموم هم خیلی تلاش کرد ولی قبول نشد و همیشه بهم طعنه میزد که سالی که تو ازمون دادی ازمونا راحت بودن 

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

۱۵ سالگی خیلی خواستگار داشتم چون اون موقع یکم سنم بیشتر از ۱۵ میخورد... البته الان اونجوری نیستم... ولی هربار که خواستگار مبومد مامانم میگفت نمیدونم از چیه تو خوششون میاد؟؟

هربار که خاله هام از قیافم یا اندامم تعریف میکردن مامانم میگفت این کجاش خوشگله من ازین قشنگتر بودم

۱۵ سالگی خیلی خواستگار داشتم چون اون موقع یکم سنم بیشتر از ۱۵ میخورد... البته الان اونجوری نیستم... ...

واقعاً حسادت می کرده

بنده خودم یه عادتی دارم ،خدمتتون عرض می کنم :                  کتاب که می خوندم  برخی اوقات که به مطلب  جالبی که    می رسیدم کتاب رو ول می کردم. درست مثل کسی که دستش سوخته، هیچ یادم نمیره یکی دو سه ماهی با یه عده ای  از دوستان  بحثی داشتیم درباره‌ی که  در  جهان  و در طبیعت عدل هست یا نیست ؟ چون برخی این باور را دارند که از این دست بدی از اون دست می‌گیری و... وارد بحثش نمی خوام بشم،بنده هر چی نگاه می کردم اینو نمی دیدم.در یک کتابی که برای من مهم  بود یه جمله  دیدم : طبیعت  به قانون  ظلم حرکت  می‌کند من  این کتاب رو ول کردم و بعد که دنبالش  رفتم دیدم بله   دو سوم حیوانات  برای  یک روز زندگی باید یه حیوان دیگه  رو بکشن .و در دنیایی  که دو سوم موجودات برای یک روز زندگی  باید یه حیوان  دیگه بمیره صحبت  از عدل   معلومه  نفهمیدن  جهانه.         بنابراین  طبیعت  قانونش قانون ظلمه. تنها انسان که می‌تونه  عادلانه  عمل کنه و باید عادلانه  عمل کنه  و این تنها صفت و  امتیاز  من و شماست  به خاطر آزادی که داریم.   ولی اگه در بند طبیعت  بمونیم ما هم به همون اندازه  ظالمیم که بقیه موجودات  به دلیل اجبارشون ظالم هستن .🤍🌱دکتر هلاکویی 
2803
سرمو چسبوندم به شیشه و اهنگ پخش شد  یهو چشامو باز کردم تا سرم رو‌شونه پیمانِ

😁😁😂

 درخواست دوستی ندین لطفا...خدایا شکرت.🌸قانون مزرعه میگه:تو تصمیم میگیری چی بکاری، اما تو فصل برداشت تو موظفی اونچه که کاشتی رو برداشت کنی🤫 مستی که داره پیشت اعتراف میکنه براش کشیش نشوووووو.....

من اعتماد به نفس نداشتم مامانم همیشه بهم میگفت تو اخلاقت خیلی بده... بارهرکی ازدواج کنی سر دو ماه طلاقت میده

همیشه میکفت کی تورو نگه میداره

بچه ها اینا و اصلا با لحن بد نمیگفت ... با لحن کاملا جدی میگفت. حتی قبلش میگفت ناراحت نشیا به خاطر خودت میگم... من مادرتم به فکرتم 

یه خواستگار داشتم خیلی سنش زیاد بود... منم اون موقع درس میخوندمو تو فاز ازدواج نبودم... قیافه خوبی نداشت و در کل اصلا در سطح هم نبودیم و من ازش خوشم نمبومد.... بابامم دوست نداشت ازدواج کنم... ولی مامانم همش میگفت اینو کسی نگه نمیداره بزار حداقل به اینا که خانواده خوبین بدیم اینا زن نگهدارن ‌. طلاقش نمیدن

من اعتماد به نفس نداشتم مامانم همیشه بهم میگفت تو اخلاقت خیلی بده... بارهرکی ازدواج کنی سر دو ماه طل ...

وای وای یعنی بعضی مادرا از هوو هم بدترن 

 درخواست دوستی ندین لطفا...خدایا شکرت.🌸قانون مزرعه میگه:تو تصمیم میگیری چی بکاری، اما تو فصل برداشت تو موظفی اونچه که کاشتی رو برداشت کنی🤫 مستی که داره پیشت اعتراف میکنه براش کشیش نشوووووو.....
2804
عزیزم تو روحت کنن نمی تونستی کلا بنویسی بعد نظر بخوای ایش خل و چل 🤣🤣🖕🖕 راستی من فروشگاه ۷ کار می ...

حالت خوبه؟

@niniyar_5   بهشون نشون بده که اون انگشتو کجا فرو کنن

بعضیا بیت المالن،ما حروم خور نیسیم!)

بچه ها این حرفارو حداقل روزی یبار تکرار میکرد... انقدر تکرار میکرد که من مطمعن شده بودم که اخر و عاقبتم طلاقه و خیلی به طلاق فکر میکردم

خلاصه که این وسط بابام خیلی دوستم داشتو به فک. ایندم بود تمام تلاششو میکرد من درسمو بخونم و به مامانم اجازه نمی‌داد اسم خواستگار بیاره

البته یادم رفت. بگم... من بعد ۴ سال که رشتمم ریاضی بود تصمیم گرفتم برم هنرستان ... به دلایلی که حالا ابنجا جاش نیست... ولی بعد اون مامانم خیلی خیلی بدتر شد باهام و هر روز اسم ازدواجو میورد... میگفت تو که اخرش هیچی نمیشی لااقل زود ازدواج کن

مامانم میخاست پزشکی برم.. ولی من اصلا علاقه نداشتم و به رشته های مهندسی علاقه داشتم

2805
من اعتماد به نفس نداشتم مامانم همیشه بهم میگفت تو اخلاقت خیلی بده... بارهرکی ازدواج کنی سر دو ماه طل ...

عجیبه مادر منم بهم میگه 

تازه بهم میگه مثل ۳۰ ساله هایی با این که همه بهم میگن سنت  زیر ۲۰ هست. 

میگه تو ازدولج طلاقت میدن 


آدمی را آدمیت لازم است.....عود را گر بو نباشد هیزم هست.     عشقای زندگی من خلاصه شدن تو سه چیز  پتوم، بالشتم،تختم.خدایا شکرت که اینا رو همیشه دارم  😍🌈همیشه عشق باشد همیشه برکت.۶۵۰ باشگاه پروازی.
2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز