تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

سلام تو نجمیه سراغ ندارم 

اما خ صابریان خیلی مهربون، متبحر و مذهبی هستند.

بیمارستان‌های پارسیان و امید میرن. 

من امید زایمان داشتم خیلی تمیز و خوب بود، کادرش خیلی خوش برخورد بودن. بی حجاب نبودن، البته 1401 آخرین بار رفتم الان نمیدونم چطوری باشه. تو قسمت زایمان که مرد نبود. اما بعد زایمان که رفته بودیم تو بخش، نظافتچی مرد بعضا میومد تو اتاقا،البته من شوهرم پیشم بود دیگه حواسش به این چیزا بود. تو اتاق عمل بیهوشی های بیمارستان‌ها مرد هستن معمولا. حالا شما به سزارین فکر نکن، برو تو کار طبیعی ان شاء الله که قسمتت بشه و کار به اتاق عمل نکشه. 

ممنون از راهنماییت عزیزم😍

ممنون عزیزم.

نه این سری رفتم بیمارستان شیراز اسم نوشتم.

شوشتری هم خیلی خوب بود ولی خیلی شلوغ بود. 

مممنون عزیزم 

منم به طبیعی و ویبک فکر میکنم

امید ویبک داره؟هزینه اش چقدره؟

خانم صابریان دکتر هستند یا ماما؟

بله عزیزم من اونجا دو بار ویبک کردم

هزینشو الان نمیدونم زنگ بزنید بپرسید

خ صابریان ماما هستند. مامای عامل زایمان. ینی خودشون زایمان می‌گیرند. البته یه دکتر متخصص زنان هم با ایشون همکاری می‌کنه و سر زایمان ها میان. که اگر نیاز به عمل شد ایشون انجام بدن

سلام به همه دوستان

خانما یه سوال دارم دخترم ۴ماهشه چندوقته یاد گرفته همش سرپا شیر میخوره بعضی وقتا که فقط باید بدوم تا شیر بخوره. فکرکنم کولیک داره به خاطر اونه ولی واقعا خسته شدم به خاطر این موضوع جایی نمیتونم برم. خواهش میکنم اگه کسی تجربه ای داره کمکم کنه تا کی ایت وضع ادامه داره؟😔

سلام عزیزم 

طبق نظر طب اسلامی ،کولیک و نفخ از جذب سردی است ، خودت اصلا آب خنک و سردیجات و هندوانه و میوه های طبع سرد نخور ، اب هم فقط آب فاتر با دمای اندازه چایی بخور ، 

بچه ی منم کولیک و نفخ خیلی داشت ، چندتا تدابیر بهم گفتن عمل کردم بهتر شد ، شکم و کف پای دخترتون با روغن زیتون ماساژ بده و خود شستشوی مکرر نوزاد هم بیشتر سردی جذب میکنه

از راهنمائیت ممنونم عزیزم یعنی بچه شما هم سرپا شیر میخورد؟ بعد لپش هم اندازه یه سکه خشکه زده خوبم نمیشه

زنده باشی گلم ، منو حرص میداد تا شیر بخوره ، سرپا نمیخورد ولی درست شیر نمیخورد ، موقع شیر خوردن زور میزد و گریه میکرد خودشو به یک طرف مینداخت 

دوهفته سردیجات کامل قطع کردم ، آب شیر هم حتی نخوردم ، صبح و شب جهت عقربه های ساعت اطراف ناف نه خود ناف ماساژ دادم ، پهلوهاش بستم ، به مرور خوب شد 

آخه الان گرمه پهلوهاشو با چی ببندم؟ همون دختر منم نشسته اذیت میکنه و خودشو کش میده یا شیرمو میکشه بعد سرشو میچرخونه شیرم میریزه بیرون منم برای اینکه درست و حسابی شیر بخوره بلند میشم سرپا شیر میدم فقط وقتی خوابه خوب شیر میخوره. هرکی میبینه دعوام میکنه میگه چرا بد یادش دادی ولی من یاد ندادم من که دوست ندارم خودمو عذاب بدم. دختر شما درست شیر نمی‌خورد پس چیکار میکردین؟ گرسنه نمیموند؟

سلام دوستان وقتتون بخیر من امروز ۳۳ هفته بودم سونو داپلر دادم برای چسبندگی جفت خداروشکر مشکلی نبود، ولی گرید جفت زده بود۳ خیلی نگرانم شدم ک چرا زود سه شده؟ وزن جنین هم ۲۱۰۰ حدودا

سلام می شه راهنماییم کنید برا مدرسه افلاین 

شما تهران هستید؟ من هم عقیده شمام ولی خوب تهران جایی پیدا نکردم مجبور شدم شهر دیگه ثبت نام کنم ،و به زحمت و کلی حرف حدیث اطرافیان موقع امتحانات برم اون شهر😒 اگه تهران پیدا کنم که عالی می شه

سلام مجدد عزیزم خوبین؟

خیلی دوست دارم تند تند بیام اینجا ولی نمی‌دونم چرا نمیشه....

چند وقته درگیر یه موضوعی هستم بعد امشب فکر کردم اینجا همه صادقانه و بدون قضاوت و از روی مهربونی و پاکی ذات مشورت میدن،خلاصه دوباره مزاحم تون شدم...

من به بچه ی سوم فکر می‌کنم راستش ...

ولی خب با توجه به شرایطم‌ نمیتونم تصمیم بگیرم...

خانواده که قطعا مخالفن...

اگر یادت باشه بخاطر آلرژی پسرم رژیم غذایی سختی داشتم 

همین قضیه و شب بیداری های شدیدی که سر هر دو تا یک سالگی داشتم واقعا بدنمو از پا در میاره و ضعیف می‌کنه....طوری که پاییز پارسال من همش مریض بودم ....همش ....

نگرانم از لحاظ جسمی خودم...

بچه هام تا شش هفت ماهگی فوق العاده بی قرارن از کولیک و رفلاکس و ...

فوبیای زایمان که نگم دیگه 🫣

همسرم همراه هستند ولی میگن زوده ... پسر کوچکم یک سال و هفت ماهشه 

راستش دوست دارم فاصله شون کم باشه 

اولی و دومی چهار ساله و همش میگم کاش کمتر بود البته بین این دو تا ، متأسفانه دو سقط هم داشتم که اینم باعث نگرانی مه...

زمستون امسال میشم ۳۴ ساله و خب سن هم بالا می‌ره...

من معلم هستم و خوب ملاحظات شغلی مم هست....

سردرگم هستم و نمی‌دونم چی درسته و چیکار کنم....

تو ذهنم بود چکاب ها رو بدم و زیر نظر متخصص طب سنتی برای تقویت خودم باشه ..‌اگر اوضاع خوب بود از اواخر پاییز اقدام کنم.... اینجوری تقریبا پنج ماه آخر میفته پایان سال تحصیلی .... بعدش هم مرخصی زایمان و مهر سال دیگه پسر بزرگم کلاس اولیه و میتونم کنارش باشم البته که همه ی اینها افکار بدون پشتوانه ی‌منه و فقط خدا باید برای آدم برنامه بچینه و ...

ولی خب دوست دارم بچه های بیشتری داشته باشم انشاالله که خدا هم کمک کنه همه جوره بهم 

ممنون میشم شما و بقیه دوستان هم نظری دارید بهم بگید، خدا خیر کثیر بهتون بده 

سلام عزیزم، منم مثل شما بودم. فاصله اولی و دومی سه ساله که خیلی خوبه، بچه هامم زردی میگیرن وقتی به دنیا میان، فصل پاییز هم که میشه بدنشون اگزما میزنه بیرون به چه وضعی، سر دومی هم که زایمان کردم، افت فشار گرفتم و کم خونی، که همین کم خونی نذاشت چند سال به بارداری مجدد فکر کنم، ولی همیشه خودم دوست داشتم، برای سومی اقدام کنم. 

البته من چون خونه هم از خودمون نداریم و پیش مادر شوهرم اینا زندگی میکنیم، این هم علتی بود بر اون علت ها،

ولی امسال دیگه با همسرم صحبت کردیم و توکل به خدا اقدام کردیم، خدا همه جوره کمک میکنه، به نظر من حرف مردم برات مهم نباشه، 

منم تین سری خیلی ترس زایمان داشتم، میترسیدم مثل سری قبل افت فشار و کم خونی بگیرم، ولی الحمدلله خدا کمک کرد، البته این زایمانم یه خورده سختتر از زایمان قبلی بود ، چون ماشاالله نی نی یه کم درشت بود.

الحمدلله هفته پیش زایمان طبیعی دوم بعد از سزارین رو خدا کمک کرد و انجام شد