تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

سلام ،به به. چه عااالی  الهی شکر، چقدر منتظر بودم بیای خبرار زایمانت بدی، خداروشکر که راضی بودی و به نتیجه رسیدی ، سلامت باشید، و فرزندت عاقبت بخیر بشه ان شاالله     

ممنون رستا جان

چندروزه ک بااینجا آشنا شدم امیدوارشدم

خداکنه بتونم طبیعی زایمان کنم دعاکنید واسم چیزی نمونده به تاریخ زایمانم

رستا خانم من امروز رفتم معاینه ۳۸ هفته ام کفت دهانه رحم بسته و بچه هم بالاست ...کلی گشتم بالاخره گل مغربی رو پیدا کردم ...من ورزش می کنم فقط پیاده روی نداشتم...چیکار کنم سرش بیاد پایین؟ 

دکتره گفت هر ۸ ساعت یک کپسول بخور شب هم دو تا شو سوراخ کن داخلی بزار

چه ورزش هایی باعث میشه بچه بیاد پایین؟

راستی رستا خانم من هنوز ابزن استفاده نکردم کدوماشون تاثیرش بیشتره بگیرم ایتفاده کنم؟

سلام رستا خانم و مامانای حاضر. تورو خدا کمکم کنید من از اوایل بارداری  این تاپیک رو میخوندم فقط صفحات اولشو و تازه فهمیدم هنوز بازه و میشه سوال کرد. و برا همین الان عضو نی نی سایت شدم. 

من 5 سال پیش به علت باز نشدن دهانه رحم سزارین اجباری شدم. 2 سانت بیشتز باز نشد با وجود دردهای منظم. 

اللن 39 هفته‌ و 1 روزم. دکترم خانم غروی اصفهان هستند. باهام صبر کردند تا 28 ام که 40 هفته تمام بشم. 

امروز معاینه شدم 1 سانت بود و سر بچه بالا. دکتر گفت زیاد خوش بین نیستم و احتمال زیاد مثل زایمان اول باز نشه! 

با اینکه من از اول 36 هفته ورزش و پیاده روی داشتم و 10 شب شیاف گل مغربی گذاشتم. 

چیکار کنم؟ به نظر شماها میشه اگه نمیشه دیگه بیخیال بشم. 

دکتر گفت سه شنبه یه وسیله میذارم دهانه رحمت که کمک کنه باز بشه و 1 روز میمونه. بعدش نشد 30 هم سزارین. 

سلام ب همه اونایی ک طرف داران ویبک هستن

وظیفه خودم دونستم خاطره زایمان ویبکمو تعریف کنم  اولن من یک مادرم همه مادرا دوست دارن بچشون سالم باشه ولی خوب باید خود مادر هم حالش خوب باشه تا ب بچش برسه 👍 من سال ۱۴۰۰ باردار شدم تا حدودی با فرایند زایمان طبیعی اشنا بودم ولی نمیدونستم احتمال سزارین انقد بالاست ادم فعالی بودم همه کارامو خودم انجام میدادم پیاده رویی و الاکلنگ و قرکمر انجام میدادم ۴۰ هفته با انقباز رفتم  بیمارستان گفتن ۲ سانتی و منو خوابوندن برای نوار قلب بچه ۶ساعت دردو رو تخت تحملکردم و در اخر ۸سانت باز بودم ضربان قلبش افت کرد و سز شدم  ب خواست خدا پسرم ۱سالو ۱ماه بود فهمیدم باردارم گفتم خدایا باز سزارین بشم 😖 دیگه گفتم خودت کمکم کن  از اول بارداری خودم کارامو انجام میدادم  لباس بادست میشستم خلاصه گذشت و گذشت تا شدم هفته ۳۲ از هفته ۳۲ روزی ۱۵ دقیقه پیاده رویی میکردم دیگه بادست لباس میشستم با بچه کوچیک هرکاری میکردم دیگه همه کارامو خودم انجام میدادم از هفته ۳۴ ماساژ پرینه شکممو کشاله ران همه رو روغن مالی میکردم چیزای سرد نمیخوردم ماه درد هم داشتم از هفته ۳۶ ب بعد کشاله زانم درد میکرد میگرفت خیلی درد داشت ولی من همچنان الاکلنگ  پیاده رویی روزی ۱ساعت قرکمر جدی انجام میدادم لباس شوری زیاد میکردم بلخره شدم هفته ۳۹😍 رفتم بیمارستان شهرمون زایشکا دیدم برخورد خوبی ندارن اگه معاینه کنن ممکنه کیسه ابم پاره بشه و سزارین😖😖 رفتم همونجا نوبت دکتر گرفتم پیش منشیش کفتم دکتر منو معاینه کنه گفت بشین اخر وقت رفتم پیش دکتر گفت خیلی پرویی تحت نظر هیچ دکتر نبودی اومدی هفته ۳۹ چیکار گفتم شما منو معاینه کن گفت بیا معاینه کرد ۳ باز بودم  لگنمم عالی سر بچه هم اومده تو لگن گفتم خدایا شکرت ی تحریک هم کرد زیر دلم سفت شد گفت شب بیا برا زایمان نوک سینهاتم بمال منم رفتم تو بازار گشتم اومدم خونه دردا خوابید غذا پختم جارو زدم دیدم ن درد ندارم چیکار کنم خدایا خودت کمک کن کلی انشقاق و قدر خوندم سردرگم بودم ساعت ۶ عصر شوهرم ۱۰ دقیقه ماساژ سینه انجام داد سینه رو ب طرف بیرون میکشید  دردا با فاصله ۱۰ دقیقه شروع شد منم غذا خوردمو  حموم رفتم لباسامو شستم دیدم ساعت ۱۰ دردا ۵ دقیقه میگیره گفتم احتمالن ۵ سانت شدم😂 ساعت ۱۲ دیگه ۲ دیقه ۱بار میگرفت  دیگه رفتم بیمارستان معاینه کردن گفتن ۳ سانتی😐😐😐 گفتم چیییییییییی  کفت چ فرقی میکنع بریم سز گفتم ن خانوم من طبیعی میخوام واکنشی نشون ندادن  ولی زیاد نصیحت کردن نکن مشکله فلانه  تا کارمو انجام بدم و برم اتاق درد ساعت شد ۲ بامداد اونجا تنها بودم ورزش کردم راه رفتم قردادم ماما اومد کیسه ابو زد ۶سانت بودم دیگه درد خیلی با سوز میومد بافاصله و در اخر بگم من  ن تو ابزن نشستم  ن  دمنوش خوردم و ن شیاف مغربی استفاده کردم   فقط دوماه اخر ترشی و سردی نخوردم  ماساژ پرینه دادم پیاده رویی روزی ۲ ساعت کردم ورزش کردم با شکم گرسنه نرید برا زایمان انرژی تونم با داد زدن و جیغ زدن هدر ندین زور زدن قدرت میخواد  و اینکه یبوست هم نباشین من شکمم خیلی کار کرد فکر کنم همین باعث شد زود دهانه رحمم باز بشه و بچع بیاد پایین و مهم تراز همه توکل برخدا  دوماه اخر سوره قدر و انشقاق زیاد خوندم  توکل برخدا کنید ایشاا... خودش همچی رو درست میکنه من شبا ازبی کسی کلی گریه میکردم وای چ روزای سختی فقط میتونم بگم معجزه خدارو ب چشم دیدم  التماس ده

ممنون عزبز دل  ایشاا... قسمت خودت

گذشتم عزیز دوست داشتی بخون