2777
2789
عنوان

تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

| مشاهده متن کامل بحث + 1733791 بازدید | 90148 پست
به دکترم همینو گفتم گفت زمان قدیم زنا سرزا میمردن یا بچشون میمرده چرا من لگنم تنگه آخه😭

خدا خودش کمکون کنه عزیز ولی بازم سزارین بهتر از اینه خدایی نکرده جگر گوشه ادم چیزیش بشه دکتر تو عوض کن ۳۸ هفته معاینه شو اون موقع دیگه معلوم میشه ایشاا‌...   راستی حامله ای چند هفته

امروز رفتم دکتر معاینه کرد تا هنوز همون ۱ سانته و به زور کردش۲سانت، پایین واژنمم ترک خورد و خون اومد ...

توکل کن ب خدا شیاف بزار چرب میکنه واژن و دهانه رحمو  یادت نره درد زایمان قابل پیش بینی نیست یکی ۳۶ هفته زایمان میکنه یکی ۴۱  موندم تو کار خدا بقول مادربزرگم باید ۹ماه و ۹روز و۹ ساعت وو ۹ دقیقه کامل بشه موندم توکار خدا داره مارو با جون عزیزامون امتحان میکنه  همش استرس داریم چیزیش بشه چیکارکنیم  پیاده 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

امروز رفتم دکتر معاینه کرد تا هنوز همون ۱ سانته و به زور کردش۲سانت، پایین واژنمم ترک خورد و خون اومد ...

سلام. 

عزیزجان الگو سازی نکن. 

ببین من سه بار زایمان داشتم و چهارمین بارداری رو دارم پشت سر میگذرونم. واقعاااااااا هر بارداری و زایمان با وجود اشتراکات، تفاوت های جدی ای داشت برام. 

بچه با بچه

زایمان با زایمان فرق میکنه. 

اینو باوررررر کن



نکته بعدی اینکه به زور یک سانت بشه دو سانت زیاد ارزشی نداره. مث اینکه ماشین روشن نمیشه ما تا یه جایی هلش بدیم، 

هل دادن کار رو درست نمیکنه. بلکه باید سوئیچ بندازی استارت بزنی تا روشن بشه و خودش کل مسیر رو بره. 


اونی که سوئیچ رو میچرخونه، خداست، خدا به بدن مادر فرمان میده کی روند زایمان رو شروع کنه.

شما هنوز فرصت داری خواهر. دیر نشده که.

صبررررر کن وقتی قرار باشه بچه متولد بشه، هورمون ها دست به دست هم میدن و دهانه رحمتم نرم میشه.



زایمان قبلتم شرح بده کی رفتی بیمارستان و دقیقا چی شد

خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما... که در راه حسینت لشکری از خون من باشد... شبهای قدر رفت و دیوانه‌ی تو باز... تقویم را به شوقِ محرم زند ورق...کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود... آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده‌هاست... بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس... نوبتی هم باشد آقا نوبت جامانده هاست
سلام  من خیلی دلم میخواد ویبک انجام بدم و این تاپیکو خیلی خوندم به همه مامانایی که طبیعی زایما ...

سلام عزیزجان. 

ببین سر زایمان اولم به شوهرم گفتن تنگی لگن داشته نتونسته بزاد

سر دومی با کلی ذهنیت منفی نسبت به بدنم و ریزنقش بودنم، روزهارو سر کردم تا رسیدم به 37 هفته و معاینه لگنی شدم و گفتن هیچ تنگی نداری. کی اینو گفته. 



حالا بذار دقیق ترش رو بهت بگم. 

تنگی لگن آناتومیک خیلییییی نادره. 

شمام هفته های آخر، از یه متخصص موافق زایمان طبیعی و معتمد وقت بگیر تا معاینه انجام بده. 

هرچند که میگن حتی اینکار مشخص کننده دقیق عملکرد بدن شما نیست. و فقط حین زایمان مشخص میشه چه اتفاقی قراره بیفته. 


شما یه نکته رو دقیق رعایت کن. اول نحوه نشستن و ایستادن و خوابیدن توی بارداریه که بچه تو بهترین پوزیشن قرار بگیره

بهیییییچ وجه لم نده و طاقباز نخواب. همیشه سعی کن به جلو خم باشی. حتما بین پاهات بالش بذار که موازی هم قرار بگیرن و پا روی پا نیفته. بنظرم از هفته 24 یا 28 اینا رو حتما رعایت کن. 


هفته های آخر هم سجده زیاد برو و جارو دستی بکش 

خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما... که در راه حسینت لشکری از خون من باشد... شبهای قدر رفت و دیوانه‌ی تو باز... تقویم را به شوقِ محرم زند ورق...کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود... آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده‌هاست... بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس... نوبتی هم باشد آقا نوبت جامانده هاست
به دکترم همینو گفتم گفت زمان قدیم زنا سرزا میمردن یا بچشون میمرده چرا من لگنم تنگه آخه😭


خانم ها اگر سر زا میمردن عمده بخاطر خونریزی بوده،

بچه هام که خیلی‌هاشون بعد تولد میمردن که دلایل متعدد داشته مثلا یکیش بیماری. خودم عمه و عمویی داشتم که تو سن 6، 7 سالگی بر اثر بیماری فوت کردن. پدرم یادشه، میگه تب کردن و آخرم از دنیا رفتن. 



نمیشه همه آمار مرگ و میر رو به زایمان نسبت بدیم. 


بعدم از اون ور ببین ده تااااا میزاییدن

ده تااااااا


از من میشنوی این دکتر محترم رو بنداز دور. 

اصفهان هم خداروشکر دکتر خوب کم نیست! 



راستی کی گفته لگنت تنگه؟ اصلا فرصت زایمان طبیعی بهت دادن یا نه؟ نی نی درشت بود؟ منظورم وزن نیست، استخون بندیه

خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما... که در راه حسینت لشکری از خون من باشد... شبهای قدر رفت و دیوانه‌ی تو باز... تقویم را به شوقِ محرم زند ورق...کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود... آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده‌هاست... بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس... نوبتی هم باشد آقا نوبت جامانده هاست
سلام عزیزجان.  ببین سر زایمان اولم به شوهرم گفتن تنگی لگن داشته نتونسته بزاد سر دومی با کلی ذ ...

ممنونم عزیزم خیلی امیدوارم کردیهمش میگفتم خدایا چرا منو اینجوری آفریدی سر زایمان اولم تا ۱۰سانت پیش رفتم سربچه پایین نیومد،دکترم گفت لگنت تنگه و البته سر بچه هم بزرگ 

برای ویبک رفتم سراغ یه دکتر دیگه گفت اگر این اتفاق افتاده خیلی خوش بین نیستم زایمان طبیعی کنی ولی ناامیدت هم نمیکنم باید ببینیم اون روزای آخر چه شکلیه لگن



🌷
سلام.  عزیزجان الگو سازی نکن.  ببین من سه بار زایمان داشتم و چهارمین بارداری رو دارم پشت ...

دو سه روز قبل از اینکه ۴۰هفته پربشه رفتم دکتر و معاینه کرد، گفت ک بچه بالاست و دهانه رحم سفته، یه کم دستکاری کرد و خونابه اومد و بعد دوباره قطع شد. ۴۰ هفته ک تموم شد باز رفتم همینو گفت و بعد دیگه آمپول فشار زد ک زودی هم دردا شروع شد ولی کم بود ساعت ۱۱ زد و۶عصرم گفت تو دیگه دهانه رحمت بازنمیشه و ضربان قلب بچه جالب نیست😒(البته یه دوسه بار زدن، مدام وصل نبود) دیگه من با اشک فراوووون رفتم اتاق عمل. یه هفته یا دوهفته قبل از زایمان من یه خانوم زیرنظر ایشون زایمان چهارم انجام میده و نمیدونم براثر چه سهل انگاری خونریزی میکنه و فوت میکنه(دلیلش یادم نیست) اونم دیگه اون روزا اصلا ریسک نمیکرد. با من چنددددد تا سزارین کرد. یکی بود بنده خدا بچه اولش بود تا سزارینش کرده و گفت تا۸سانت بازشدم و بچه هم پیدابوده ولی گفته ضربان قلبش خوب نیست و بنده خداعمل کرد. 


منو اون روزا خیلی سونو میفرستاد و اونا هم زده بودن۴کیلو مثبت منفیه۵۰۰گرم و اونم هرجا دست میکرد تا بچه هست شاید ترس از وزنش داشته وقتی بچه بدنیا اومد گفت تو میخواستی بچه خرس دنیا بیاری؟ پسرم دنیا اومد با وزن۴کیلو و۱۰۰گرم ولی سرش گنده بود انگار دوکیلو سرش دو کیلو بدنش. من زایمان اولم دخترم۴ کیلو و ۲۰۰گرم بود و طبیعی زایمان کردم. دو سر دخترم کمتربود. 


من خیلی توش موندم که آخر سر بخاطر چی سزارین شدم آخه چن تا موضوع بود ک نوشتم براتون. ضربان قلب بچه، ترس از خونریزیه من، ترس از وزنش. نمیدونم

شاید دور سر اینم بزرگه که نمیاد پایینتر، اصلا واژنم خشکه هیچ مایعی ندارم که باعث نرمیه رحم بشه. میترسم برم خودمو بستری کنم و بعد حین دردا بگن ضربان قلب بچه خوب نیست و منو ببرن اتاق عمل. اصلا با امپول فشار قدرت تحمل درد نداری و زودی کم میاری. وقتی خودت درد میاد سراغت از کم شروع میشه و قابل تحمل. میترسم با امپول فشار دردا برام قابل تحمل نباشه و تا چیزی گفتن زودی قبول کنم(سزارین) 


میشه راهنمایی کنید، چیکارکنم؟ 

شاید دور سر اینم بزرگه که نمیاد پایینتر، اصلا واژنم خشکه هیچ مایعی ندارم که باعث نرمیه رحم بشه. میتر ...

خب عزیزم واژنت خشکه قرص مغربی استفادع کن اینجا همه استفاده کردن نتیجه خوبی هم گرفتن

سلام عزیز منم ۱۸ماه پیش سزارین شدم الان ۲۲ هفتم میخوام ب امید خدا طبیعی زایمان کنم فعلن ک چیزی معلوم ...

بچه ها من دیشب حالم بد بود حالت تهوع و سرگیجه..... رفتم بیمارستان قسمت اورژانس مامایی یه خانمی بود ۳۵ هفته حالش بد بود داشت اماده میشد ببرنش اتاق عمل...ازش دلیلش رو سوال کردم گفت پیاده روی داشتم کیسه ابم پاره شده محبور شدن عملش کنن...من خیلی ترسیدم ،،،قصد داشتم از شروع ۸ ماهگی پیاده روی و ورزش ها رو جدی دنبال کنم الان نمیدونم باید از کی شروع کنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792