تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

آها. پس ویبک حساب میشه.  

می گم با چشم قشنگ معلوم بود که پایین ساق پاش کجه

و این کج بودم توی راه رفتن ایجاد مشکل میکرد

مثلا وقتی راه میرفت یا بیستر وقتی بدو بدو میکرد یه دفعه پای راستش خم میشد و می خورد زمین

چون این کج بودن باعث میشد مچ پاش رو خوب نتونه بذاره روی زمین

و نرمی استخوان باعث ضعیف شدن ماهیچه ها هم میشه

وقتی میرفتیم بازار یا حرم دخترم زود خسته میشد یا بغلم بود یا کالسکه سوارش می کردیم

اونایی که پاهاشون پرانتزی هستش  زانوهاشون به هم میچسبه که باعث میشه ساق پاهاشون از هم فاصله بگیره

دختر دوستم پاهاش پرانتزیه برده پیش دکتر عبدی گفته با کاردرمانی و حرکات اصلاحی رفع میشه

من به دکتر محمدی گفتم کفش و کاردرمانی واسه دخترم جواب میده؟؟؟

گفت نه چون نوع درگیری شون فرق داره و نرمی استخوان فقط با دارو رفع میشه

بچه ها حرکت بچه خوبه.  چهارشنبه هم ان اس تی دادم خوب بود. 

باز هم لازمه ان اس تی بگیرم؟

همش خوابای آشفته میبینم

چرا روزای آخر من خل میشم😑

دخترم که ۴۱ هفته دنیا اومد. خدا کنه این یکی زودتر رضایت بده 

خانوماپسرم موقع تلویزیون دیدن سرش رو کج ممکنه وبا گوشه چشماش نگاه می‌کنه.گاهی هم چیزی رو میخواد از فاصله دور ببینه سرش رو تکون تکون میده.دوسالشه.چهار ماه هم هست بخاطر نزدیک‌بینی عینک میزنه.کسی بچش اینطوری بوده؟

سلام رستاجان،میخوام تجربه ی خودم رو بامادرا درمورد واکسن هایِ نوزادی در میون بگذارم،ان شاالله همه بچه هایِ سرزمینم همیشه تنشون سالم و لبشون خندون باشه بحق صاحب الزمان.من پسرم سال ۹۴ بدنیا اومد وواکسن هاشو طبق کارت واوسن بموقع براش زدیم متاسفانه از همون ابتدا بخاطر کم خونی شدیدم شیر نداشتم بدم و بچم شیرخشکی شد و بعداز اون رفلاکسهایِ شدید و بالاآوردنهایِ جهشی طوری که از بینیش شیر میزد بیرون،پیش چندین متخصص که بردیم میگفتن طبیعیه و تا نه ماهگی خوب میشه اما متاسفانه روزبه روز بدتر میشد،حتی یه قطره آب رو بزور میتونست قورت بده و میپرید گلوش،یه متخصص گفتن اینها بخاطر واکسنهاییه که تزریق میشه به نوزادان که از عوارضِ اوناست منم دیگه واکسن ۲۴ماهگیش رو نزدم و بجایِ شیر خشک از ۴ماهگی شیر گاو وعسل میدادم که خداروشکر کم کم بهتر شد.دیگه هم هیچ کدوم از واکسناش رو نزدم الان هم کلاس اول هست ایرادیم کسی نگرفت.دخترم رو که سال۹۷بدنیا اومد متاسفانه واوسن بدو تولد رو تزریق کردن بهش اما دیگه هیچ واکسنی تاالان که پنج سالشه تزریق نکرده و خداروشکر نه دچار رفلاکس شد نه هیچ عارضه ی دیگه ای خوردو خوراکش به جرات از پسرم خیلی بهتره و رشدش طبق نمودار پیش میره.ببخشید اگر طولانی شد.

گفتی زایمان زودرس یاد خاله م افتادم

خاله م دوتا پسر داشت خیلی دوست داشت دختر داشه باشه

دفعه سوم که می خواست حامله بشه ۴ ماه فقط کشک و ماست و دوغ وهرچی که واسه دختر دار شدن بود استفاده کرد

حامله که شد همه می گفتن دختر داری

تا هفته ۲۰ هر چی رفت سونو بچه ش معلوم نمیشد چیه

سونو خصوصی اومد توی مشهد گفتن همه ش پشتش رو میکنه ولی احتمالا دختره

مادرشوهر خاله م سکته کرده بود ده سال تو خونه افتاده بود 

یه روز حالش بد میشه خاله م بلندش میکنه 

روز بعدش خونریزی میکنه هفته ۲۴ سزارینش می کنن 

همون اول دکتر بهش گفته بوده این بچه نمی مونه

انتقالش دادن مشهد اینجا هم گفته بودن نمی مونه

خاله م میگه پشت شیشه nicu بوده یه پرستاره بهش گفته اگه میخوای بچه ت زنده بمونه هیچ جا نرو همین جا باشه تا بچه ت حضورت رو حس کنه یه بچه دیگه م بوده مادرش ولش کرده رفته بعد از دو روز بچهه مرده لگه میخوای بچه ت بمونه پیشش باش بچه ت می فهمه اینجا هستی

بچه ای که همه می گفتن نمی مونه بعد از ۴ ماه بالاخره مرخص شد

حتی شوهر خالم هفته اولی که پسر خاله م به دنیا اومده بود رقته بود شناسنامه واسش گرفته یود

همه می گفتن چرا رفتی شناسنامه گرفتی؟؟؟ به خالم می گفتیم خدا تو رودرواسی افتاده دیده شناسنامه گرفتین دیگه گفته بمونه

نکته آخرش این که خاله م میگفت وقتی خونریزی کرده بوده و دردهاش شروع شده درد زایمان پسر گرفته 

میگه همه ش می گفتم من دختر میخوام خدایا چرا پسر دادی

میگه وقتی پشت شیشه nicu بودم می گفتم خدایا غلط کردم هر تو بخوای 

میگه فقط خدا میخواست منو با سر بزنی زمین و بگه همه چی دست منه

الان پسرش ۱۲ سالشه 

شربتش تموم شده

از داروخونه که بخرم عکسش رو میفرستم

جعبه ش سبز پررنگه و عکس یه بچه روشه

مدلای دیگه هم هست که مارکشون فرق داره

اگه بشه عکسش رومیفرستم 

شاید دوست داشته باشم بگم خوش بحالت. 

من واقعا توان مبارزه با جامعه رو تو این یه مورد ندارم. به علاوه که کارت واکسن اجباریه برای ثبت نام. مطمئنم همسرم تحت هیچ شرایطی قبول نمیکنه. وقتی سر پسر دومم همه تز هام شکست خورد، خودمم سرخورده شدم.

تو بارداری‌ش سعی کردم تا میشه موارد طب سنتی و... رو رعایت کنم. کلی هزینه کردم برای تغذیه مناسب،بعد تولدشم یکی از کارهایی که انجام دادم همین واکسن نزدن بود.البته 6 ماهگی، یک سالگی و 18 ماهگی رو نزدم، 

منتها بچم خیلیییی ضعیفه، نمودار رشدش رو خط سوء تغذیه ست. یعنی به پایین ترین نمودار هم نمیرسه. ریزه است و قدش کوتاهه. چند تیکه استخونه دیگه. 

اعصاب نداره. خیلی حساسه. خیلی خیلی حساسه. هرچقدر جواد و کوثر بیخیالن (به نسبت) این بچه جوشی و حرصی. حرف زدنش دیر، راه افتادنش یک سال و یک ماهگی، دندون درآوردنش نزدیک یک سال و دو ماهگی، زودتر از بقیه مریض میشه دیرتر خوب میشه و این لیست ادامه داره. 

حقیقت منم تو هیچکدوم از بارداریام مکمل و داروهایِ شیمیایی مصرف نکردم،به بچه هامم قطره آهن و آد ندادم‌اما سعی کردم سبک زندگی و خوردو خوراکمون رو درست کنم الان نزدیک ۱۰سال یابیشتر هست روغن و نمک و مواد غذایی رو تا حدامکان اصلاح کردیم،نمک دریا،روغن دنبه شحم گاو کنجدوزیتون،البته ممنوعیجاتم مصرف دارم اما شاید سه چهارماه یکبار شایدم سالی یکی دوبار،سویق تو اکثر غذاهام استفاده میکنم،حلوا سویق درست میکنم میدم‌بچه ها.کیک و شیرینی خودم درست میکنم با مواد سالم اکثرا.