2777
2789
عنوان

تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

| مشاهده متن کامل بحث + 1733955 بازدید | 90151 پست
سلام بچه ها خواهش میکنم کمکم کنین خیلی علاقه به زایمان طبیعی داشتم تا اینکه هفته پیش دکترم معاینم ک ...

برای بواسیر هم دوستان اینجا راهکارایی گفته بودن من الان حضور ذهن ندارم انشاالله بچه ها میان راهنماییت میکنن فقط یه نمونشو یادمه که میگفتن تفاله ی چایی رو بذار رو دستمال بعد بذار رو مقعدت 

❤ بچه دارشدن مثل یک جادوست.مثل افسانه ای شیرین و عجیب وغریب که سخت میشد باورش کرد. آخرچطور میشود یک دفعه مادرشد. ❤ همین که اولین بار نقطه ای تپنده را نشانت میدهند ومیگویند این بچه شماست،همه چیز تغییر میکند. دستت را میگذاری روی شکمت وحس میکنی ازهمین حالا بایدقوی تر باشی. باید محافظت کنی ازاین نقطه تپنده کوچک. باید حامی اش باشی،همراهش باشی. ❤ شروع به تکان خوردن که میکند فکرمیکنی دیگر خودت نیستی ، دیگر پاهایت روی زمین نیست، لذتی وجودت را میگیرد که با کمتر چیزی قابل قیاس است. ❤ با گدذشت هر روز و هرماه چقدر عاشق تر میشوی.چقدر قلبت میتپد برایش. برای اویی که هیچ نمیدانی چه شکلی خواهد بود. چشم هایش، دهانش، انگشت هایش. ❤ از همین روزهاست که نگرانش میشوی که چرا تکان نمیخورد، چرا نمیچرخد، چرا با لگدهایش نمیگوید من اینجام. ❤ بارداری مثل یک جورجادوست جادویی که همه چیز راتغییر میدهد جادویی که تورا تغییرمیدهد و دیگر اسمت را برای همیشه عوض میکند. ❤ بعد از این کسی هست که تورا مادر صدا خواهد کرد.....❤❤❤❤    ❤❤❤خدایاشکرت❤❤❤
برای بواسیر هم دوستان اینجا راهکارایی گفته بودن من الان حضور ذهن ندارم انشاالله بچه ها میان راهنمایی ...

هفته های آخرم امروز ۳۸هفته و ۴روزم

خدایا به داده ها و نداده هایت شکررر

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

عزیزم به نظرم پیش یه دکتر دگ هم معاینه شو ببین اون نظرش درمورد لگنت چیه و برای عفونتت هم دارو مصرف ک ...

بعد من میخوام برم بیمارستان بازرگانان به نظرت اگ فردا برم اونجا بگم معاینم میکنن یا باید پیش دکتر برم

به نظرت این دلیل هایی گفتمو تو روند زایمان قرار بگیرم خودشون ببینن میفرستنم سزارین اورژانسی یا بچمو خودمو اذیت میکنن😭😭😭 

خدایا به داده ها و نداده هایت شکررر
سلام دوستان  زایمان من ده سال پیش سزارین بوده برای این زایمانمم واقعااا دلم میخواد طبیعی باشه ...

سلام عزیزم ۱۰سال خیلی فاصله ی زیادیه شما الان زایمان اولی حساب میشی و خیلی راحتو بدون ریسک میتونی طبیعی زایمان کنی. تو شهرستانتون بگرد انشاالله که دکتر یا مامایی که قبول کنه ویبکو پیدا کنی اگرم نشد مرکز استان برو اونجا بگرد پیدا کن اگرم نمیتونی مرکز استان بری توکل کن به خدا کارایی که اینجا برا زایمان راحت گفتنو انجام بده بعد انشاالله دردات شروع شد بیشتره دردو تو خونه بکش بعد برو بیمارستان که انشاالله نزدیک زایمانت باشه و اوناهم مجبور بشن قبول کنن . اینجا چندنفر از بچه ها اینجوری زایمان کردن یکیش مهربانو جون بودن البته باید هفته های آخر هرروز ان اس تی بدی که از وضعیت جنین باخبر بشی تو درداتم حواست به تکوناش باشه که اگه همه چی خوب بود تو خونه بمونی ولی اگه یه وقت خدایی نکرده تکون نمیخورد زود بری بیمارستان

❤ بچه دارشدن مثل یک جادوست.مثل افسانه ای شیرین و عجیب وغریب که سخت میشد باورش کرد. آخرچطور میشود یک دفعه مادرشد. ❤ همین که اولین بار نقطه ای تپنده را نشانت میدهند ومیگویند این بچه شماست،همه چیز تغییر میکند. دستت را میگذاری روی شکمت وحس میکنی ازهمین حالا بایدقوی تر باشی. باید محافظت کنی ازاین نقطه تپنده کوچک. باید حامی اش باشی،همراهش باشی. ❤ شروع به تکان خوردن که میکند فکرمیکنی دیگر خودت نیستی ، دیگر پاهایت روی زمین نیست، لذتی وجودت را میگیرد که با کمتر چیزی قابل قیاس است. ❤ با گدذشت هر روز و هرماه چقدر عاشق تر میشوی.چقدر قلبت میتپد برایش. برای اویی که هیچ نمیدانی چه شکلی خواهد بود. چشم هایش، دهانش، انگشت هایش. ❤ از همین روزهاست که نگرانش میشوی که چرا تکان نمیخورد، چرا نمیچرخد، چرا با لگدهایش نمیگوید من اینجام. ❤ بارداری مثل یک جورجادوست جادویی که همه چیز راتغییر میدهد جادویی که تورا تغییرمیدهد و دیگر اسمت را برای همیشه عوض میکند. ❤ بعد از این کسی هست که تورا مادر صدا خواهد کرد.....❤❤❤❤    ❤❤❤خدایاشکرت❤❤❤
بعد من میخوام برم بیمارستان بازرگانان به نظرت اگ فردا برم اونجا بگم معاینم میکنن یا باید پیش دکتر بر ...

شما تهران هستی؟ اگه میتونی یه سر پیش خانم صابریان برو بگو ایشون معاینت کنن و بهت بگن میتونی طبیعی زایمان کنی یانه . اگرم‌نمیتونی بری برو بیمارستان بلوک زایمان بگو درد دارم بیان معاینه کنن 

❤ بچه دارشدن مثل یک جادوست.مثل افسانه ای شیرین و عجیب وغریب که سخت میشد باورش کرد. آخرچطور میشود یک دفعه مادرشد. ❤ همین که اولین بار نقطه ای تپنده را نشانت میدهند ومیگویند این بچه شماست،همه چیز تغییر میکند. دستت را میگذاری روی شکمت وحس میکنی ازهمین حالا بایدقوی تر باشی. باید محافظت کنی ازاین نقطه تپنده کوچک. باید حامی اش باشی،همراهش باشی. ❤ شروع به تکان خوردن که میکند فکرمیکنی دیگر خودت نیستی ، دیگر پاهایت روی زمین نیست، لذتی وجودت را میگیرد که با کمتر چیزی قابل قیاس است. ❤ با گدذشت هر روز و هرماه چقدر عاشق تر میشوی.چقدر قلبت میتپد برایش. برای اویی که هیچ نمیدانی چه شکلی خواهد بود. چشم هایش، دهانش، انگشت هایش. ❤ از همین روزهاست که نگرانش میشوی که چرا تکان نمیخورد، چرا نمیچرخد، چرا با لگدهایش نمیگوید من اینجام. ❤ بارداری مثل یک جورجادوست جادویی که همه چیز راتغییر میدهد جادویی که تورا تغییرمیدهد و دیگر اسمت را برای همیشه عوض میکند. ❤ بعد از این کسی هست که تورا مادر صدا خواهد کرد.....❤❤❤❤    ❤❤❤خدایاشکرت❤❤❤
بعد من میخوام برم بیمارستان بازرگانان به نظرت اگ فردا برم اونجا بگم معاینم میکنن یا باید پیش دکتر بر ...

نمیدونم ولی به نظرم درمورد لگن نمیشه نظر قطعی داد خیلیا دکتر بهشون گفته بود لگنت تنگه ولی طبیعی زایمان کردن درمورد عفونت هم که هنوز تا زایمانت وقت داری میتونی دارو استفاده کنی درمانش کنی. به نظرم دکترت خیلی پولکیه و فقط دنبال اینه که الکی بفرستت سزارین که ازسرخودش بازت کنه چون خیلی ریلکسم ازت زیرمیزی خواسته شما اگه واقعا دوس داری طبیعی زایمان کنی حتما رو دکترت تجدید نظر کن

❤ بچه دارشدن مثل یک جادوست.مثل افسانه ای شیرین و عجیب وغریب که سخت میشد باورش کرد. آخرچطور میشود یک دفعه مادرشد. ❤ همین که اولین بار نقطه ای تپنده را نشانت میدهند ومیگویند این بچه شماست،همه چیز تغییر میکند. دستت را میگذاری روی شکمت وحس میکنی ازهمین حالا بایدقوی تر باشی. باید محافظت کنی ازاین نقطه تپنده کوچک. باید حامی اش باشی،همراهش باشی. ❤ شروع به تکان خوردن که میکند فکرمیکنی دیگر خودت نیستی ، دیگر پاهایت روی زمین نیست، لذتی وجودت را میگیرد که با کمتر چیزی قابل قیاس است. ❤ با گدذشت هر روز و هرماه چقدر عاشق تر میشوی.چقدر قلبت میتپد برایش. برای اویی که هیچ نمیدانی چه شکلی خواهد بود. چشم هایش، دهانش، انگشت هایش. ❤ از همین روزهاست که نگرانش میشوی که چرا تکان نمیخورد، چرا نمیچرخد، چرا با لگدهایش نمیگوید من اینجام. ❤ بارداری مثل یک جورجادوست جادویی که همه چیز راتغییر میدهد جادویی که تورا تغییرمیدهد و دیگر اسمت را برای همیشه عوض میکند. ❤ بعد از این کسی هست که تورا مادر صدا خواهد کرد.....❤❤❤❤    ❤❤❤خدایاشکرت❤❤❤
شما تهران هستی؟ اگه میتونی یه سر پیش خانم صابریان برو بگو ایشون معاینت کنن و بهت بگن میتونی طبیعی زا ...

باید وقت بگیرم یا همینجوری برم بگم درد دارم معاینه میکنن؟؟؟

خدایا به داده ها و نداده هایت شکررر
نمیدونم ولی به نظرم درمورد لگن نمیشه نظر قطعی داد خیلیا دکتر بهشون گفته بود لگنت تنگه ولی طبیعی زایم ...

حالا خودشم برگشته میگه جایی نگو بهم این مبلغو دادی اذیت میکنن سر شکم اول

خدایا به داده ها و نداده هایت شکررر
باید وقت بگیرم یا همینجوری برم بگم درد دارم معاینه میکنن؟؟؟

بیمارستان؟ آره همینجوری برو الکی بگو درد دارم

❤ بچه دارشدن مثل یک جادوست.مثل افسانه ای شیرین و عجیب وغریب که سخت میشد باورش کرد. آخرچطور میشود یک دفعه مادرشد. ❤ همین که اولین بار نقطه ای تپنده را نشانت میدهند ومیگویند این بچه شماست،همه چیز تغییر میکند. دستت را میگذاری روی شکمت وحس میکنی ازهمین حالا بایدقوی تر باشی. باید محافظت کنی ازاین نقطه تپنده کوچک. باید حامی اش باشی،همراهش باشی. ❤ شروع به تکان خوردن که میکند فکرمیکنی دیگر خودت نیستی ، دیگر پاهایت روی زمین نیست، لذتی وجودت را میگیرد که با کمتر چیزی قابل قیاس است. ❤ با گدذشت هر روز و هرماه چقدر عاشق تر میشوی.چقدر قلبت میتپد برایش. برای اویی که هیچ نمیدانی چه شکلی خواهد بود. چشم هایش، دهانش، انگشت هایش. ❤ از همین روزهاست که نگرانش میشوی که چرا تکان نمیخورد، چرا نمیچرخد، چرا با لگدهایش نمیگوید من اینجام. ❤ بارداری مثل یک جورجادوست جادویی که همه چیز راتغییر میدهد جادویی که تورا تغییرمیدهد و دیگر اسمت را برای همیشه عوض میکند. ❤ بعد از این کسی هست که تورا مادر صدا خواهد کرد.....❤❤❤❤    ❤❤❤خدایاشکرت❤❤❤
حالا خودشم برگشته میگه جایی نگو بهم این مبلغو دادی اذیت میکنن سر شکم اول

وای 😐 قشنگ دنبال پوله فقط 

❤ بچه دارشدن مثل یک جادوست.مثل افسانه ای شیرین و عجیب وغریب که سخت میشد باورش کرد. آخرچطور میشود یک دفعه مادرشد. ❤ همین که اولین بار نقطه ای تپنده را نشانت میدهند ومیگویند این بچه شماست،همه چیز تغییر میکند. دستت را میگذاری روی شکمت وحس میکنی ازهمین حالا بایدقوی تر باشی. باید محافظت کنی ازاین نقطه تپنده کوچک. باید حامی اش باشی،همراهش باشی. ❤ شروع به تکان خوردن که میکند فکرمیکنی دیگر خودت نیستی ، دیگر پاهایت روی زمین نیست، لذتی وجودت را میگیرد که با کمتر چیزی قابل قیاس است. ❤ با گدذشت هر روز و هرماه چقدر عاشق تر میشوی.چقدر قلبت میتپد برایش. برای اویی که هیچ نمیدانی چه شکلی خواهد بود. چشم هایش، دهانش، انگشت هایش. ❤ از همین روزهاست که نگرانش میشوی که چرا تکان نمیخورد، چرا نمیچرخد، چرا با لگدهایش نمیگوید من اینجام. ❤ بارداری مثل یک جورجادوست جادویی که همه چیز راتغییر میدهد جادویی که تورا تغییرمیدهد و دیگر اسمت را برای همیشه عوض میکند. ❤ بعد از این کسی هست که تورا مادر صدا خواهد کرد.....❤❤❤❤    ❤❤❤خدایاشکرت❤❤❤
چه جالب تاریخ زایمانهامونم تقریبا بهم نزدیکه 😍 واسه منم همین علایم رو داره باید دارو درمانی رو شروع ...

ای جونم بسلامتی باشه گلم

سرکه میگن خوب نیست من ترسیدم نزدم ولی دارو که دکتر داد استفاده کردم اونم دو روز دیگه خوب شدم البته خیلی م نبود اول عفونت م بود

ارزو میکنم هرکی هرچی دلش میخاد بهش برسه ❤
سلام عزیزم ۱۰سال خیلی فاصله ی زیادیه شما الان زایمان اولی حساب میشی و خیلی راحتو بدون ریسک میتونی طب ...

ممنون عزیزم چقد دلگرمی دادی بهم واقعا ازت سپاسگزارم به امید خدا این کارو میکنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز