خونشون انقدر بزرگ بود که گم میشدی
چشام آبیه
لبم قلوه ای
پوستم مثل برف
قدم ۱۷۸
ارشام ۱۹۹ عطر تلخ
کوفت
رها تهرانی
آرتام راد
آرشام رادفر
نفس کیانی
😂😂😂
با دنیای دخترانگی خدافظی کردم فرداش مامانم واسم کاچی اورد منم پاشدم ملافه سفید و پیچیدم دور خودم رفتم حموم
واای من زیاد رمان میخوندم الان چند وقتیه نمیخونم😥😥
لباس عربی رو پوشیدم
سمیه آرایشم کرد
قرار بود امشب جلوی اون همه مردان عرب هیز کثیف
خودمو به نمایش بزارم
همشون فقط با یه برق لب آرایششون تکمیل میشد،یه رقیب جذابتر از خودشونم داشتن که از میدون به در میشد
خیلی کنجکاو بودم شخصیت های رمان چه شکلین که انقدر از خودشون تعریف میکنن صورت بی نقص اندام بی نقص
🤣🤣 غرش کرد بهت گفتم گمشو برو تو خونههه! منم از ترس لرزیدم
😂😂😂😂😂😂👌
هعی چند تا از قشنگ ترین رمانهای آبکی ک خوندینو بگین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز