سلام من الان ۳۲ سالمه متاهلم و بچه دارم
باز سالهای قبل بهتر بودم
هر چی میگذره کودکیم بیشتر اذیتم میکنه
کتکی نخوردم بگم کتک خوردم
اخلاق بد و عصبانیت بابام و ترس همیشگیمون ازش
نزاشت جوونی کنیم
اصلا دست بر نمیداره ،دوست دارم فقط گریه کنم
صبحها بی انگیزه پامیشم ،اوضام خیلییی بیریخته
اصلا دلم آروم نمیگیره ،خدایی نکرده تو این خال روحیم اگر اتفاقی بیفته ،عزیزی از دست بدم یا هر اتفاقی خودم و از بین میبرم
از بس روحم در عذابه
چیکار کنممم؟؟