خیانت شوهرم بدترین ضربه روحی زندگیم بود که سر این قضیه در عرض یک ماه ۱۵کیلو کم کردم در حالیکه باردار بودم .نابود شدم
حتی فوت پدرو برادرم اینطور حالمو خراب نکردم
مشاوره ، مراجعه به روانپزشک و خوردن دارو ،گذر زمان (ده سال )باعث بهبودی حالم شد
کدومشوبگم یه سربه تاپیکام بزن خواستی
انقدرازعمق قلبم از زندگی ضربه خوردم که یادم نمیادبدترینش چیه بوده .امابدترازهمش وقتی بود که بابام دستاموبوسیدتامنوببره مدرسه رفتیم بیرون و ماشین اومدسمتمون پسره مست بودمنوانداخت کناروخودش محکم خوردباسربه کاپوت ماشین صورت خونی باباموتوبغلم گرفتم تاامبولانس بیادنگاهش وازچشمام برنمیداشت پرازخون بوددستام آخرم انگارخدابرامرنخواست توسن ۴۷سالگی کشته شد.زجراورترینش بودبرام
از بچگی از وقتی که همه چی رو میفهمی
یا حسین
خیلی داشتم تو زندگیم گذر زمان باعث شد بفهمم هیچی همیشگی نیست و سعی میکنم خودمو کمتر اذیت کنم ازین به بعد
نامردی کسی ک ادعامیکرد میخاد منو بگیره
ب حدی سخت بود ک خودمو بعد اخرین پیاماش زدم خدا نبخشتش. خودش اومده بود سمت من
میگفت تو دعاگرفتی واسم... لعنتی
همسرم کلاهب ردار زن باز بود و...
خیلی اذیت شدم برای طلاق
مریضی حاد برادرم هرلحظه منتظر خبری هر لحظه استرس داری حالش بد نشده باشه زنده باشه:(
جدایی از پاتنرم که واس 6-5 سال پیش بود خیلی اذیت شدم
