از شوهرم دارم جدا میشم میگه بچه رو بدی ب من

متوجه شدم.

دلیل طلاقتون و مشکل همسرت.

ولی اینا دلیل نیست شوهرت بخواد جگر گوشه خودشو اذیت کنه.

ببین ، خودت از خودت شروع کن، مسائل بین خودتون دو نفر، با تربیت و نگهداری بچه ات قاتی نکن، رابطه خودت و بچه ات و شوهرت و بچه ات یه مسیله ای که توش منافع بچه ات برای هر سه تون مهمه.

این حرفا رو به شوهرت با آرامش بگو.

بگو طلاق زن و شوهری من و تو یه طرف ، من و تو الان بابا و مامان پسرمون هستیم و هیچ ربطی به اون نداره.

باید تمام تلاشمون کنیم هم سو و در یه راستا باشیم.

بزار از در صلح و دوستی وارد بشه، بهترین تصمیم رو براش بگیرین، حتی راضیش کن برین مشاور برای اینکه بچه کجا باشه بهتر و ....

ببین همین مرد که ده سال اذیتت هم کرده، رگ خواب داره، مخصوصا مخصوصا در مورد بچه هاشون، از در صلح وارد شو

عزیزم اگر الویت اول و آخرشان بچشون باشه غلط میکن ازدواج کنن بشینن بچشون بزرگ کنن نه یکی دیگه رو بدبخت کنن ..خاله من دو بچخ داست ازوواج نکرد و لو عشی بچه هاس بزرگ کرد دلش هوس مرد نکرد دیگه ‌انصاف چیز خوبیه دوست عزیزم تا در جایگاه کسی نیستی قضاوت نکن به این راحتی ‌..خودت هر وقت در جایگاه من بودی بگو الویت اول و آخر بچس ..روزتان خوش 

دقیقا همینطوره

بله آفرین به شما . ولی در مورد ایشون که تعریفی نداره کاراش و حرفاش 

عزمزم میفهمم . خدا کمک کنه .... اما این نیز بگذرد . بالخره میگذره از خدا کمک بخواه . دلت رو به بچه ات خوش کن ‌ . تو تنها پناهشی . و اون یروزی حامی تو خواهد بود .

نه به خدا منظورم‌شما نیستین 

کلی گفتم حرفمو 

چون خودمم توی این شرایط بودم وقتی میفهمم یکی میخواد جدا شه بچه داره یاد خودم میفتم