2777
2789
عنوان

داستان على و من

| مشاهده متن کامل بحث + 64902 بازدید | 441 پست
ساغر جون ممنون از نوشته هات من به شخصه یکی از کاربرایی هستم که اگه تو تاپیک بگن کی و دوس داری ببینی ...

عزيزم ممنون از حسن انتخابت☺️

خوشحالم كه دوستاي خوب و همراهى مثل شما دارم.

پدران و مادران عزیز با تمام وجودمان دوستتان داریم.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ديكه نمينويسي عزيزم؟؟؟؟؟😣سر ميزنيم ولي خيلييي وقته ننوشتي

سلام عزيزم اين مدت خيلى مريض بودم نرسيدم بيام نى نى سايت ولى حتما دوباره شروع مى كنم.🌺

پدران و مادران عزیز با تمام وجودمان دوستتان داریم.

على هيچ وقت اهل قهر نبود، هروقت دعوامون مى شه يا بحث مى كنيم اونى كه قهر مى كنه منم. ١٠ دقيقه بعد به هر بهانه اى مياد سر صحبت رو با من باز مى كنه. اصلا بروى خودش نمى ياره با هم بحث داشتيم. خودش رو مى زنه قشنگ به اون راه. كلا هر دو مغروريم. دعوا و بحثمون براى هم قابل باور نيست. گاهى فكر مى كنم همه تكيه گاهم هست اونوقت خيلى ناراحت مى شم اگر بحثمون بشه يا با هم دعوا كنيم . حس مى كنم كاخ آرزوهام خراب شده. حس مى كنم اگر با امير يا پرهام مونده بودم خوشبخت تَر بودم. البته اين افكار خيلى زودگذره. ولى باعث مى شه هيچ وقت براى آشتى پا پيش نگذارم اونم شايد همچين احساسي داشته باشه.

پدران و مادران عزیز با تمام وجودمان دوستتان داریم.

يبار با هم سر غذاى بيرون بحثمون شد، از اون جايى كه من دوست داشتم نرفت غذا بگيره. من مهمون داشتم و از جاى ديگه( كه خودش دوست داشت) غذا گرفت. خيلى ناراحت شدم. گفتم تو هيچ وقت به نظر من بها نمى دى!!!!!!

رفتم سر موبايلم شروع كردم مسيج هام رو خوندن. توى اونها يه مسيج عجيب توجهم رو جلب كرد: 

نوشته بود سلام، ديشب كه خسته بودى خيلى زيبا شده بودى مواظب خودت باش!!!!!!!!!

پدران و مادران عزیز با تمام وجودمان دوستتان داریم.

خيلى خسته بودم از مهمون دارى ولى نشستم خوب فكر كردم ببينم شب قبل من كجا بودم ؟ چه كار مى كردم؟

كشيك بودم بيمارستان. هفته اى دوبار به عنوان مسوول icu خصوصى مى رفتم بيمارستان به ندرت شب كشيك بر مى داشتم ولى شب قبل از اون معدود شبهايى بود كه شيفت برداشته بودم. تمام پزشكان و پرستاران و مسوولان به يك لحظه جلوى چشمم گذشتن تا ببينم اين مسيج كار كدوم يكى مى تونه باشه.

پدران و مادران عزیز با تمام وجودمان دوستتان داریم.

جای بدی تموم کردی خانم دکتر.من اون موقع که تاپیک داستان زندگیتو زده بودی عضو نبودم ولی پا به پای بقیه خوندم و خیلی از زندگیت درس گرفتم پا به پات زندگی کردم ولی خیلی جاها با خودم گفتم ای کاش منم مثل تو عاقل بودم زندگی من هم خیلی عجیبه ولی گفتنش برام امکان پذیر نیست و اینکه وقتی توی اوج مشکلات و بدبختیات هستی یکی میاد میگه داستان میگی دروغ میگی تخیلاتت رو رمان کردی باعث میشه ادم نتونه دهنش رو باز کنه.داستان زندگی شما با اشتباهاتی که نکردی درسه برای عموم و من هم متاسفانه با اشتباهاتی که کردم....با خودم میگم ای کاش پدر و مادر من دختری مثل تو داشتن چون لیاقتشون دختر عاقلی مثل تو بود

2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز