2777
2789

سلام دوستای گلم....امیدوارم حالتون خوب باشه😊..خانواده من والبته خودم متاسفانه چندروزه درگیرویروس شدیم وخیلی سنگینه وبیشترریه رودرگیرمیکنه🤒🤒 خلاصه دوستان خیلی مواظب باشیدوحتماماسک بزنید.دیروزبادخترم رفتیم درمانگاه تامیین اجتماعی که خدماتش برای مارایگان میافته وخداروشکردکترخوبی شیفت بودوخوب معاینه کردوداروهای خوبی هم دادکه تمام این خدمات برام رایگان افتاداگه بیمه تامین اجتماعی هستیم ازش غافل نشین.😉😉.دیروزکه رفته بودیم دکترسرراه برگشت گفتم برم میوه فروشی خریدکنم...دیدم شلغم ولبوروزده ۳۵پیازم ۳۵که دیدم یه قسمتی ازمیوه فروشی داخل نایلون بسته بندی شلغم ولبووپیازداشت کیلو۸که هربسته تقریبا۳کیلوبودخوب نگاه کردمودیدم سالمن فقط ریزن باخودم گفتم من که شلغم ولبوروخردمیکنم ومیپزم تازودتربپزه پیازم که ریزودرشتش فرقی نداره خلاصه ازهرکدوم یه کیسه برداشتم که جمع کلش شد۷۵تومن دخترمم که کنارم بودچشمش خوردبه توت فرنگی بسته بندی ودیدم داره نگاهش میکنه گفتم چیزی میخوای برات بگیرم که گفت توت فرنگی براش یه بسته کوچیک خریدم ۶۰که جاتون خالی تارسیدیم خونه سریع شستم براش نوش جان کرد😊😊ومن ازطرفی خنده ام گرفته بودکه تمام عملیات اقتصادی من قیمتش بایه بسته کوچیک توت فرنگی تقریبابرابرشد😂😂😂ازطرفی هم باخودم گفتم خداروشکرهم خریدخوبی داشتموسالم وباقیمت مناسب وهم اینکه بازبرام پول موندتاچیزی که دخترم دلش میخوادوبخرم😇😇 وتازه یکمی هم ازپولم موندپس اندازمخفی خودم شد😉..اگه تومغاره هاازاین بسته هادیدوسالم بودن ازش غافل نشیدقیمتش از نصف  اون دستچین هاهم کمتره😊




بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

رو چه حسابی میگی؟قانونش رو کجا خوندی؟ از پشتیبانی پرسیدی؟از کسی شنیدی؟

عزیزم ربطی به تسویه نداره

شما همون لحظه که وامو بگیری همه سکه هایی که اندازه وام نیاز داری میپره تو وی کلاب میزنه فلان قدر سکه مصرف شده

مشاوره رایگان پوستی + ارسال رایگان محصولات به همه جای ایرانhttps://www.ninisite.com/discussion/topic/9427706/مراقبت-پوست-با-انواع-ماسک-ورقه-ایضدجوشضدچروکآبرسان

سلام

بچه ها بانکت کارمزد خریدش ۲درصد هست فروشش هم ۲درصده؟؟


خواننده خاموش از سال ۱۳۹۰ ***   گل سرخ عزیز من به هر گلخانه ای باشی بدان رویای یک گلدان همیشه با تو خواهد بود.به دستت میسپارم چشمهای اشکبارم را.گل زیبای من ،باران همیشه با تو خواهد بود ❤

خب و اما یه گزارش کوچلو بدم از امروز

امروز رو قصد داشتم بدون خرج باشم

که شکر خدا خوب پیشرفتِ بودم  تا عصر 😀

مدرسه ها و دانشگاه هم اینجا به خاطر آلودگی هوا تعطیل

پس هیچ خرجی نداشتم این چند روز

شام هم تو لیست ...جوجه کباب بود


که عصر از فریزر در آوردم تا شب یخش باز بشه ...آماده کرده بودم .( تو زعفران و نمک و فلفل ) گذاشته بودم که فقط باید سیخ میکردیم رو زغال می‌ذاشتیم


از اونجایی هم که همسرم خانه نشین هست این روزا ❤️

امروز باشگاه دخترم رو سپردم بهش

و منم نشستم پشت کارم ...تا اونا برگردند چند ساعتی کار کنم در سکوت 🤭

رفتند و من شروع به کار کردم ..میدونستم ساعت هشت برمیگردند ...یه ربع قبلش بلند شدم از کار که به خودم برسم 😍

تقریبا ساعت هشت بود رسیدند

دختر کوچیکم که قبل باباش اومد تو گفت مامان عزیز زنگ زده بود به بابا می‌گفت که آقا جون مریض انفولانزا گرفته


می‌گفت بابا هم گفت رفتین دکتر ...دیگه نشنیدم عزیز چی گفت

گفتم باشه مامان تو برو یه دوش بگیر و بیا ❤️

همسرم بعد فاصله ی کمی اومد

منم به خودم داشتم می‌رسیدم


با یه گل سر تازه ای که گرفته بودم موهام رو حالت می دادم 😍

همسرم که رسید دیدم یکم پَکر ♥️

دخترم رو صدا زدم که برای بابات یه چایی بیار

بعد روبه همسرم گفتم چه خبر عزیزم ؟

گفت سلامتی ات ... معصومه پدرم مریض شده

آنفولانزا گرفته ♥️مامان می‌گفت حالش خیلی بد از دیروز فقط استفراغ می‌کنه

ناراحت شدم 🥺گفتم وای بیچاره

گفت آره مامان زنگ زده بود می‌گفت


نذاشتم حرفشو ادامه بده

گفتم خب میگفتی پدر آماده بشه زود  ببری اش دکتر

دیدم آره دیگه انگار خودش گفته بود بهش

برگشت گفت آخه به بچه ها قول دادم   کباب بکشم

من برم ممکن دیر وقت برگردم

گفتم واجب که نیست ...امروز کباب بخورند

کباب میمونه واسه فردا


بنده خدا الان داره عذاب می‌کشه ❤️

با یه لبخند تایید کرد ..معلوم بود انتظارش رو داره

برداشت گوشی رو زنک مادرش زد

گفت مامان من تا نیم ساعت دیگه میرسم به بابا بگو آماده بشه

چایی اش رو خورد و بهم گفت کاری نداری

گفتم نه برو به سلامت عزیزم ❤️

دختر کوچیکم گفت مامان پس کباب چی میشه ؟

آخه قرار بود بابا تو حیاط کباب بکشه برامون


گفتم مامان جان پدر بزرگ مریض گناه داره ..انشالله برای فردا

خلاصه همسرم آماد شد در حالیکه با دخترم حرف میزد

کارتم رو گذاشتم تو جیب همسرم ❤️

چون میدونستم اونقدری نداره که خرج دکتر رو بده


گفتم رمزشو که می‌دونی

گفت نمی‌خواد به بابا میگم خودش بده

گفتم چرا همچین کاری می‌کنی ؟

اکه قرار بود پولشون رو خودشون بدند خب زنگ می‌زدند اسنپ می‌رفتند

دیدم خودش انتظار داره ولی روش نمیشد چیزی بگه

چون  اگه یادتون بیاد گفتم که همسرم مریض شدنی

اندازه ی پر قو پشتمون نبودند

و حتی پول داروهای مادر همسرم رو ما دادیم

خلاصه که یه جورایی انگار معذب بود


گفتم برو ...دعای خیر اونا همیشه پشتمون ♥️به فکر چند تومن نباش ...پدر مادر همیشه نیست ❤️الان که هستند قدر بدون ❤️منو میبینی ؟قدر بدون ...دیگه برنمیگردند

گفت قربون بزرگی دلت برم

برگشت گفت آخه پول هست توش ؟

گفتم پول هست زیادم هست ...به قول پدر خدا بیامرزم که همیشه می‌گفت پول هست ( سامن کیمی ) منظورش همون فراوانی پول بود


خداحافظی کرد و تندی رفت

بچه ها میتونستم بگم نرو.میتونستم مانع رفتنش بشم

ولی خودم تو اینطور مواقع ها پیشقدم میشم ❤️


چون میدونم من هم رضایت نمیدادم به رفتن ..به هر طریقی می تونست بره ...مخفیانه بره و روح من خبر دار نشه

یا میتونستم حالا یه دعوایی هم بندازم که چرا دو تا از پسراش که هرروز پیشش هستند به اونا نگفته به تو گفته که میدونن شش ماه سال بیکاری ؟

می‌تونستم بگم آره اون روز که مریض بودی به جای اینکه پشتمون باشند ...پول داروهای مادرت رو هم من دادم 🙁


ولی هیچ وقت نمی‌گم هیچ وقت همچین حرفی به زبون نمیارم

اولا ایمان دارم که با دعای پدر مادر که زندگی امون برکت داره ❤️


دوما اینکه با این پولها نه ما فقیر میشیم نه اونا ثروتمند

به جاش با اینکار هم عزت و احترام همسرم زیاد میشه پیش خانواده ❤️و مطمینم چندین برابرش میاد به زندگی ام


و از همه مهمتر ،هم اینکه اعتماد کامل شوهرم رو جمع میکنم ❤️

و از همه مهمتر عزیزان ❤️ ارزش ،ارزش میاره

احترام ،احترام ....من هر کاری بکنم اول خدا رو در نظر میگیرم

دوم همسرم که تمام دارو ندارِ من از زندگی ❤️

از کجا حریدین؟؟اثر داشته؟

یادم نمیاد ی پیجی بود دو سال پیش خریدم فکر کنم 

آره من با خودم نمی‌برم میذارم تو کیفم 

چرا اثر نذاره حرز امام جواده هم پیشگیری از چشم زخم هم افزایش رزق و روزی و.....

خب و اما یه گزارش کوچلو بدم از امروزامروز رو قصد داشتم بدون خرج باشمکه شکر خدا خوب پیشرفتِ بودم تا ...

معصومه عزیزم

با آخر نوشته هات خیلی موافقم

به نظر من خانواده اونقدر ارزشش بالاست که میشه یک مقدار آزارشون رو نادیده بگیری

من یک خاله دارم که دوبار ازدواج کرده و خیلی از زندگی سیلی خورده. یکبار میگفت بهم زهرا روزی که ازدواج کردی باید حواست به خانواده شوهر باشه 

نه اینکه بهشون اهمیت ندی

میگفت علی برادر شوهرم زمانی که خواست زن دوم بگیره هیچ کدوم از اعضای خانواده نگفتن نکن فاطمه زن اولت گناه داره. چرا؟ چون خانواده شوهرش رو آدم حساب نمی‌کرد.

اونها هم بهش اهمیت نمیدادن.


معصومه جون الهی همیشه زندگی باهات خوب باشه. اما یادت باشه وقتی امروز بکاری، فردا درو میکنی.

همه اینها هم با صبر و حوصله به دست میاد

دعای خیر هم که گفتی به جای خودش.

***عزیزانم لطفا در تاپیک های ختم و حاجت روایی ها تگم کنید. یک دنیا سپاس برای مهربانی شما ***
سلام معصومه جون. چقدر ازتون ممنونم. من تک تک نوشته هاتون رو که میخونم پر از حس خوب میشم.❤️انگیزه مید ...

سلام عزیز دلم ❤️ 

قربونت برم من ❤️ 

شما لطف داری فدات شم 

خوشحالم که مورد پسندت قرار گرفته عزیزم 

سلام عزیز دلم ❤️ قربونت برم من ❤️ شما لطف داری فدات شم خوشحالم که مورد پسندت قرار گرفته عزیزم

شام جي خوردين😁

خیلی سخت گذشت تا فهمیدم هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست 
معصومه عزیزمبا آخر نوشته هات خیلی موافقمبه نظر من خانواده اونقدر ارزشش بالاست که میشه یک مقدار آزارش ...

كم بيدا شدين

خیلی سخت گذشت تا فهمیدم هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792