سلام و شب بخیر به دوستان عزیز
خواستم گزارش بنویسم
با نوشتن گزارش یکم خستگی از تنم در بره
من و همسرم پس انداز مشترکمون رو که برنامه ریزی اش با من بود و از یکم فروردین استارت زدم طلای آب شده گرفتیم
(پنجاه تومن رسوندم و پنجاه تومن دوم وام گرفتیم)
حین این نه ماه خورده خورده همسرم برام چند تیکه خریده بود
و از اولین پس انداز مخفی ام قرار ربع سکه بخرم و توی گاوصندوق خونه بابام نگه داری کنم
چون توی گاوصندوق خودمون شوهرم متوجه اش میشه
قصد رو کردن ندارم
و اینم بگم بابت ربع سکه دو میلیون از بابام قرض کردم بدون درآمد از خودم😀😂
امیدوارم بتونم با برنامه ریزی تا آخر امسال پول بهش پس بدم
اما خوشحالم ارزشش داشت
و یک کار خوب دیگه که کردم این ماه رستوران رفتن شاید از هفته ای یکبار به یکبار در ماه رسوندم
چون اهالی منزل عاشق بیرون غذا خوردن هستند
بجاش خودم غذا های متنوع و به سبک بیرون درست کردم
که باعث شد بهتر بتونیم پس انداز کنیم
برای شب یلدا برای پسرم از مغازه ای که تک سایز هاش آف زده بود یک پیراهن دروس خریدم۱۶۵
لباس عیدش از همون مغازه به قیمت آف خریدم
برای عید خودم لباس نیاز ندارم چون یک دست نو از قبلا دارم همون میپوشم برای خودم یک شومیز شلوار قرار بدوزم که پارچه اش از قبل داشتم
توی اهداف خریدن رو تختی داشتم که چند جا سر زدم رو تختی اماده توی شیش تومن بود منصرف شدم
تصمیم گرفتم یک پتو ژله ای طرح کبریتی بخرم
که بابام پیشاپیش برام زحمتش کنید برام هدیه آورد
دو رو بالشتی خیلی خوشگل به قیمت هشتاد تومن که پارچه اش پنجاه درصد آف خورده بود خریدم و دوختم
و بجای شیش میلیون هشتاد تومن رو تختی پام تموم شد😍😀😅
انشاالله بعد صاف کردن بدهی ام دوباره استارت جدی پس اندازم میزنم😍😍