دارم آموزش و پرورش ابتدایی میخونم
پول شهریه روخودم جمع کردم
امروز شهریه رو واریز کردم هنوز انتخاب واحد نکردم
نمیدونم این رشته اصلا آینده شغلی داره یا نه
بچم کوچیکه و کسی رو ندارم بذارم پیشش و میخوام ببرمش مهد که تا الان همکاری نکرده
چه خوب که شما متوجه حرفای من شدین
واقعا شوهر من هیچ راهی روش جواب نداد
خیلی زبون بازه و فقط با حرفاش کاراشو پیش میبره
شوهر شما محتاطه من در جریان کامنت های شما هستم عزیزم
یکی از دلایل علاقم به معلمی کامنت های شماست
شوهر شما نمیره بدهی بالا بیاره
شوهر من افتضاحه
چندین بار تهدیدش کردم به جدایی تا جلوی یه سری کاراشو گرفتم اخریش همین پریروز
رفته بود یه ماشین تمام قسط پنهانی خریده بود
میدونست اگه به من بگه من نمیذارم
بعد که من متوجه شدم گفت میخوام پولامو خرج نکنم رو هم کنم قسط های اینو بدم منم قبول کردم
پریشب شنیدم به باباش داره میگه که مناون ماشین رو میفروشم داداشم بره زمین بخره برای خودش😳😳😳😳 شما تصور کن
ماشینی که اصلا هزار تومنش رو نداده
دیگه یه دعوا راه انداختم که گفت باشه نمیدم جوگیر شدم فلان تعارف کردم
الانم ماشین توی پارکینگ نیست
نمیدونم چیکارش کرده و اگرم بپرسم هزاران دروغ بلده سر هم کنه
میخوام عمق فاجعه رو بگم
نمیدونم اینجا هیچ خانومی هست که شرایطش مثل من باشه یا نه
ولی من بخاطر همین پولی که توی بانکه اعتماد به نفس گرفتم پشتم گرم شده خیلی جسورانه تر میتونم برخورد کنم سر همین ۴ میلیون !
حالا هم دنبال اینم برم توی کار کیک
ولی چون آدم اجتماعی ای نیستم و خجالتیم نمیدونم چجوری باید بفروشم که به درآمد برسم
با وجود بچه ۲ ساله
همه ترسم اینه که کار کنم دیگه همین پول خرجی خونه رو هم نده
گرچه همین الانشم خیلی از وسایل رو مامانش و داداش من میدن
ببخشید دوستان اگه طولانی شد و بی ربط بود
این بحث رو تموم میکنم
مرسی بابت تمام کمک هاتون