با خوندن حرف شما یاد یه خاطره افتادم از خودم
سالها پیش یه شلواری خریدم .. خیلییی زیبا و خوش فرم و برند بود... انقدر دوسشداشتم ک نمیپوشیدمش
یبار چند سال بعدش با خودم گفتم بپوشمش
دومین روزی که شلوار پام بود زانوش پاره شد
پوسیده بود
🌝🌝🌝🌝🌝
عزیزم ما با قطار میریم و هتل جدا میگیریم ۴تفریم بچه ها کوچیکه بلیط قطار رفتو برگشت یه کوپه ۴تفره میشه ۵تومن و هزینه هتل همه مون هم میشه حدودا ۷تومن جمعا ۱۲تومن میشه ب ای ۵ردز ب نطرت چطوره؟ هزینه رو میگم هتل غدا میده همه چی آماده و خیال من بابت غدا راحته
سلام دوست عزیز.به عنوان کسی که خیلی از رانندگی می ترسیدم و سالها با وجود داشتن گواهینامه برای رانندگی نکردن بهونه داشتم بهتون میگم بهترین تصمیمو گرفتید. من همیشه سعی کردم زن مستقلی باشم ولی از وقتی رانندگی کردم میفهمم استقلال قبلی سو تفاهم بود(با ریتم آهنگ شادمهر بخونید🤣)
موفق باشید.
من از یه دونه کوچیک انگور هم نمیگذرم .هیچی رو هدر نمیدم .فروش محصولاتمون کلی هست خریدارهای خاص خودش رو داره هر سال میان یکجا می‌خرن و میرن.مثلا ۳۰۰ کیلو گردو رو تا بیای تو باسلام بفروشی هم خودت پیر میشی هم طعم گردو عوض میشه.
با فروش محصول و استفاده صحیح از نعمت خدا که مشکلی ندارم . منتهی فعلا فصل برداشت محصولات ما نرسیده
برسه به امید خدا میخوایم یه مقدار از پول ماشین رو باهاش جور کنیم .
من انگور مصرفی خودمون اضافه هاش رو خشک میکنم هرسال سه چهار کیلو میشه اون دونه دونه ها، باهاش مثلا رب گوجه میخرم یا حبوبات
یا گردوهای سیاه فسنجونی که خودمون نمیخوریم رو جدا میکنیم و میفروشم.خیلیا میریزن دور اونارو
سلام اتفاقا منم گواهینامه گرفتم شب از سرکار اومدنی شوهرم می یاد دنبالم و کلی فحش میده که اسیرم میکنی دوتا ماشین هم داره که پول نصف یکیش رو من دادم الانم ماشین نمیده
تصمیم گرفتم ماشین خواهرم رو بگیرم شروع کنم ماشین شوهرم رو بزنم به جایی فقط داد و بیداد و فحش اما خواهرم نهایت پول تعمیر میدم البته بازم میترسمااااا
ولی اینجوری اسیرم از خونه خودمون تا مامانمم پیاده رفتنی سرکار اسیر اسیر یه تاکسی امروز ۴۰ مین صبر کردم
زمستونا هم تو سرمااااااا
خانم ها کسی از بیگلد خرید داشته طلا توی ایتا هستن قسطی میدن
خانم ها کسی از بیگلد خرید داشته طلا توی ایتا هستن قسطی میدن
سلام،امروز کارت ویپاد من هم بعد از سه هفته بلاخره رسید،کارت بانک آینده هم رسید اما بابت ترس از کلاهبرداری و مطالبی که خوندم درباره لندو،فعلا بیخیال اون شدم.
پتوهای کهنه رو هم جمع کردم و پتوهای نو کره ای که گذاشته بودم واسه مهمون بیرون آوردم ک خودمون استفاده کنیم در راستای صحبت دوستان که کی از خودمون عزیزتر و مهم تر...برای این تابستون رسیدگی به وضعیت کمرم و پارگی دیسک در درجه اوله بعد هم چشم و دندون پزشکی. واقعا سلامتی مهمترین نعمته ک همه وقتی نیست درکش میکنند.راستی سه تا شال هم از پیجی خریدم ۹۹۰ که به اسم ارسال از قشم بود ولی از اوز فارس فرستادن راضی کننده نبودن.
