2777
2789
مرسی عزیزم....آره واقعابه کمک احتیاج دارم..یه دغدغه بزرگ شده برام...

سلام عزیزم،میشه تو دورهمی بگی چه هزینه ای کردی مثلا واسه یاد گرفتن دوچرخه سواری؟

منظورت همون خرید دوچرخه هست یا کلاسی چیزی رفتی؟

منم عاشق اینم دوچرخه سواری کنم،برام شده حسرت،

از اینکه بیفتم میترسم

بعضی وقتا میگم ایکاش دوچرخه های بزرگم میشد کمکی ببندیم مثل بچه ها که با کمکی راحت یاد میگیرن،

تو دور همی جواب بده و لطفا منو هم تگ کن

ممنون

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

میشه بیشتر توضیح بدید چجوری 80دلار جمع شده  اخه به ازای هر یک میلیون سکه پنج دلار میده  ...

نه عزیزم نات کوین خودش یه ربات داشت که باید با سکه های خودش فعال میکردی و خوب خودش روزی 300 هزار سکه میداد این رباته، بعد من ربات رو فعال کردم، بعد نات کوین حدود 5-6 ماهه اومده و از فروردین رفته رو لیست شدت که همین سه چهار روز پیش قیمت گذاری شد، من حدود 16ملیون داشتم خود نات کوین برای اینکه ارزشش بره بالا تر سه تا صفر رو سوزوند و 10 درصد هم از من کم کرد چون دوستی رو دعوت نکرده بودم، موند 14.200 هزار تا هر دونه نات کوین قیمت خود 0.0057دلار و خب من با نات کوین هام حدود 82 دلار دارم

....💖!
بچه ها طلای شکسته رو طلا فروش‌ها راحت میخرن؟؟ یعنی برای پس انداز طلای شکسته خوبه به نظرتون؟🌈🌈

طلای شکسته در صورتی که فاکتور داده بشه و عیارش هم درست باشه مثل طلای دست دوم میخرن

....💖!
سلام عزیزم اون کتاب ها رو به ما هم معرفی کن و اینکه با جزییات بگو چجوری پس انداز کردی و با کمک کی آپ ...

سلام عزیزم کتاب ثروتمندترین مرد بابل ، به همه توصیه می‌کنم و تقریبا بیشتر کتاب های کیوساکی رو خوندم مثل پدر پول دار

واینکه چه جوری پس انداز کردم 

ببین من همیشه حقوق خوبی میگرفتم ولی به شدت ولخرج مثلا برای رستوران رفتن با دوستان یا خانواده اغلب مواقع میرفتیم نایب یا رستوران های خیابون فرشته ، دوستانی که تهرانن میدونن که چقدر گرونن…

خب چرا 

واقعا چرا

نمی‌دونم چیو میخواستم ثابت کنم 

خلاصه یه برنامه برای خودم نوشتم که بمیرم بمونم هفتاد درصد حقوقم رو پس انداز می‌کنم ، حتی یکبار پول پوشک دخترم رو نداشتیم و من وقتی جیش کرد توی شلوارش ، مستقیم بردم گذاشتم روی میز مطالعه همسر سابقم 

گفت این چه کاریه گفتم پوشک نداره بزار همین جا کارشو بکنه که قشنگ یادمه بلند شد رفت مسافر کشی با اون دک و پزش

پوشک خرید اومد

میگم یعنی ریالی از اون مبلغ مد نظرم خرج نمیکردم

یکساله جمع کردم طلا خریدم بعد یکی از دوستام یه خونه ای داشت سمت اندیشه کرج ۴۰ متر گفت بیا اینو بخر 

من فقط نصف اون پولو داشتم 

با معجزه خداوند با نور خودش راهمو باز کرد یه وامی همون موقع به نامم دراومد و رهن کامل اولین خونه رو خریدم 

جالبیش میدونه چیه ، روز قولنامه توی بنگاهی شوهرم مدارک داد که بزنه به نام خودش ، پرروو

گفتم نه دیگه این دفه دیگه نه 

اون موقع منو نصف شب منو بیرون کردی از خونه ای که همه پول پیشش برای من بود 

بفرما کنار 

آدم عاقل یه اشتباهو دوبار تکرار نمیکنه

ریال ریالش با زحمته منه به نام من هم میشه 


سلام عزیزم کتاب ثروتمندترین مرد بابل ، به همه توصیه می‌کنم و تقریبا بیشتر کتاب های کیوساکی رو خوندم ...

افررررین


عاشق زنهای قوی هستم


زنهایی که احساساتی عمل نمیکنن 


💪💪💪💪💪

سلام عزیزم کتاب ثروتمندترین مرد بابل ، به همه توصیه می‌کنم و تقریبا بیشتر کتاب های کیوساکی رو خوندم ...

خلاصه دو جا کار میکردم مادر شوهرم زنگ میزد میگفت امروز اولین قدمش رو برداشت امروز فلان کلمه رو گفت من اینارو ندیدم ، فقط شنیدم ، هر بچه ای تو خیابون یا مترو میدیدم قلبم فشرده می‌شد ، میگفتم چرا من نباید پیش دختر نازم باشم، ولی هی به خودم امید میدادم، چون من نمیتونستم برگردم خونه پدرم ، راستش شرایط مالی مناسبی نداشتن ، باید مستقل میشدم بعد میرفتم دنبال کارهای طلاق 

خلاصه بعد از اون خونه ، پس انداز برام جدی تر شد چون بهم امید میداد، روزی که حقوق میگرفتم مستقیم میرفتم اول طلا میخریدم اونم شکسته یا دست دوم بعد میرفتم خونه، توی به قوطی شامپو خالی میزاشتم توی قفسه حمام😁

که به ذهن هیچ کس نرسه این روال سه سال ادامه داشت 

توی این مدت اختلاف های ما جدی تر شده بوددعوا پشت دعوا،  که پدرم نازنینم فوت شد و به خودم اومدم که من پدری که عاشقش بودم توی یک لحظه رفت ، چرا باید این طوری زندگی کنم چرا باید اینقدر حرص بخورم مگه دنیا چقدر ارزش داره حق من و دخترم آرامشه ، باید بهش برسیم 

باورت میشه فردای هفت پدرم ، برای همیشه از خونه همسرم رفتم و تا الان پامو توش نداشتم 

سه ماهی خونه مادرم بودم ، خونه اندیشه رو فروختم طلاها روهم همین طور ۱۴۰ وام مسکن گرفتم ، به اندازه موهای سرم طلب کار داشتم چون بازسازی هم کردم

تا دوسال همش مشغول پرداخت بدهی ها بودم

خلاصه شد اون چیزی که باید بشه

بخدا روزی که سند خونه رو زدم اومدم خونهه که هنوز خالی بود زار میزدم دیوارهاشو میبوسیدم

میگفتم خدایا بهترین چیزی که میتونستم برام جور کردی مالک خوب آقا آقا 

بنگاهی خوب ملک خوبخیابون خوب

دوستانی که بدون اینکه من بگم بهم پولشونو قرض دادن مدیری که آب از دستش نمی چکید ۳۰ میلیون بلاعوض بهم داد گفت کادوی دخترت

خلاصه همه چی دست به دست هم دادن 

ببخشید اینقدر طولانی حرف زدم

میخوام به اونایی که اول راهن بگم ناامید نشین امکان نداره با تمام وجودتون چیزی رو بخوایین ولی بهتون داده نشه شما بخوایین حتما به شما داده خواهد شد

من هرلحظه از زندگیم نور خداوندو توی قلبم داشتم 

به امید نورهای قلبمون🙏

خلاصه دو جا کار میکردم مادر شوهرم زنگ میزد میگفت امروز اولین قدمش رو برداشت امروز فلان کلمه رو گفت م ...

اشکم درومد از ذوق


خدا بخواد بسازه اینجوری میسازه برای ادم



دستمزد صبوری و تلاشتو گرفتی 


به عنوان یک زن بهت افتخار میکنم


👏👏👏👏👏👏

خلاصه دو جا کار میکردم مادر شوهرم زنگ میزد میگفت امروز اولین قدمش رو برداشت امروز فلان کلمه رو گفت م ...

اینارو با گریه شوق براتون نوشتم 

امیدوار باشین من صفر شروع کردم صفر صفر

البته الان هم کلی مسایل دارم چون هزینه های مادرم عزیزم هم با منه ،دخترم یه سری مشکلات داره توی طلاق بچم آسیب دید ولی با نور خداوند ادامه میدم گاهی خسته میشم ناامید میشم ولی دوباره از فردا شروع می‌کنم 

 


هیچ اجرتی نگرفته  جالبه قیمت طلای خام حساب کرده اگ وزن و قیمت رو دقیق گفته باشید

آره قیمت رو دقیق گفتم چون همیشه ازش خرید می کنم و بهم تخفیف هم زیاد میده اما بلد نبودم حساب کنم ممنونم عزیزم که بهم گفتید و جواب دادید 

عزیزم واقعا اگر اینطوری باشه که خیلی عالی هست نه من نتونستم برم بپرسم ولی شما حتما بگیرید این وام رو ...

سلام مانان سبحان عزیز

درمورد وام‌ زوجین توضیح میدین؟

اللّهم عجّل لولیک الفرج به حق زینب کبری (س)  ❤️السّلام علیک یا صاحب الزّمان ❤️برای سلامتی امام زمان صلوات🌹                     خدایا بیاد روزی که خونم کنار مسجد باشه و صدای اذان بپیچه تو خونم مخصوصا اذان صبح ماه رمضون و دعای سحر  بگو آمین💚💚
خلاصه دو جا کار میکردم مادر شوهرم زنگ میزد میگفت امروز اولین قدمش رو برداشت امروز فلان کلمه رو گفت م ...

وااای خدا چقدر قشنگ بود .

یه سرگذشت عجیب اما پایانی دلنشین 

و من مطمینم روز های روشنتر جلوی شماست .

شک ندارم .

دختر قوی بهت افتخار میکنیم 

لبخند بزن که دنیا به لبخند تو زیبا تره 🌺🥰
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز