پاییزجان چقدر عجیبه برام اینجوری در مورد مادرت میگی که خوب شده اینجور شد و…
چجوری میتونی …
مادرت رو طلاق دادن در حالی که شاید عاشق بوده و دلش نخواسته جدا بشه
سرکوفت زدن بهش
شاید همون قدر که تو وابسته ی شوهرتی وابسته ی همسر اولش بوده
نتونسته به کسی بگه
درد دل کنه
همسر دومش چون پدر تو بوده تو عاشقشی
(خدارحمتش کنه)
اگر بهترین مرد دنیا هم بوده باشه برای اون یک مرد سن بالا بوده که از روی ترحم و اینکه خواسته زن جوان داشته باهاش ازدواج کرده
بنظرم داداشت تنها جنس مخالفیه که مامانت عاشقش شده بدون ترس ،همونطور که عشق اول هردختر پدرشه
اون عاشق برادرته و همه ی احساسش رو خرجش کرده چون فکر میکنه پسرشه و ازش دل نمیکنه
چون حس میکنه خواستنی نیست
چون تو که دخترش هم هستی این حس رو چه بخوای چه نخوای بهش میدی
تو اون رو اصلا نمیتونی با خودت مقایسه کنی
چون خداروشکر عاشق همسرتی و در کنارته
آدم های بد ذات هم کنارت نیستن دلتو خالی کنن و سرکوبت کنن مغزت رو شستشو بدن
ضمن اینکه تو تحصیلکرده هستی
و هزاران چیز دیگه