جایی دعوت بودیم مهمون دیگه هنوز نرسیده بود بچه کوچیکم حوصلش سررفته بود هی میرفت گوشه کنار کنجکاوی میکرد منو باباشم نشسته بودیم تلویزیون میدیدیم که فهمیدم رفته تو آشپزخانه رفتم اوردمش گازو چک کردم شعله زیاد نکرده باشه خلاصه یکم که نشستم بوی سوختگی اومد اول خودم فهمیدم سریع رفتم تو آشپزخانه دیدم برنج ته گرفته خیلی خجالت کشیدم😞😞😞😞
تا آخر مهمونی بود که میگفتن آشپز بچه فلانی بوده ببخشید غذا خراب شد (بااینکه یه قابلمه دیگه برنج گذاشتیم احتیاطی)هی بهم می گفت همینکه زبون میریزه بچت وگرنه چشماشونو درمیاوردم یا با تشر بهش گفت فضول خیلی خودمو نگه داشتم از دستش ناراحت شدم حرمت سنشون نگه داشتم چیزی نگفتم
مگه گازو چک نکردی؟
بايد كنترلش ميكردي
جالبه بچه خرابکاری میکنه سریع میگن مادرش کجاست !!
وای بچه که به موفقیت میرسه میگن پدرش فلانیه !!
بچم اصلا اجازه نداره آشپزخونه بره توی مهمونی چیکار داره به اونجا آخه
خب حق داشتن عزیزم باید کنترلش میکردی
نمی گم راست می‌گفته رفتار میزبان درست نبود باید اینقدر حواست باشه که اصلا آشپز خونه نره
بچه های خواهر منم همینجوری هستن متاسفانه خواهرم بی خیاله بر عکس منم به شدت حساس ینی هر وقت بیان خونمون چندتا ظرف میشکنه کل یخچال جای دست بچه میشه
به خواهرم اعتراض می کنم میگه بچه باید کنجکاو باشه به من میگه بچه های تو افسرده هستن بخاطر همین کاری نمی کنن😐😐
به هر صورت وظیفه شماست که حواستون به بچتون باشه،اگه سختتونه،نرید مهمونی یا بچتونو نبرین،بچه رو نمیشه به حال خودش گذاشت
باید کنترلش می کردی ، نباید میزاشتی وارد آشپزخونه بشه
بچه ها همیشه باعث آبروریزی پدر و مادراشونن
اون طرف میزبانم دیگه زیاده روی کرده یعنی چی چشمشو در می آوردم ، بخاطر یه برنج
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز