2777
2789
عنوان

خانواده همسر

176 بازدید | 8 پست

سلام شب همگی بخیر 

خانوما شده خانواده همسرتون خونتون نیان زنگی نزن خبری ازتون نگیرن تصمیم بگیرید مثل خودشون رفتار کنید من یک ماهه این کارو کردم ولی حس میکنم ناراحتم ولی از یه طرفم میگم خب وقتی اونا نمیان یه زنگ نمیزنن ببینن چیکار میکنم بخوان برم خونشون /در صورتی که با جاریم اینطور نیستن/

با خودم میگم مثل خودشون باشم 

شوهرم رو به خاطر شغلش هرروز میبینن /تعمیرکاره ماشین هست/ و یه جورایی پارکینگ خونشون محل کارشه 

میگم شاید اونه که میگن پسرمونو میبینیم دیگه اونو میخوایم چیکار 

ولی من جز احترام کاری نکردم 

اینم بگم یه اخلاقی دارن خوب باشی دوس دارن هرروز رفت آمده باشه 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



دنبال دردسری؟؟اونایی که از زنگ نزدن و و ندیدن خانواده شوهر تعجب میکنن و ناراحت میشن تعجب میکنم!!!!

اخه با خودم میگم شوهرم یه روزی گفت بیا بریم خونمون چی بگم آخه اون هفته ای دوبار بامن میاد خونمون البته مامانم اینا با اینکه توقعی نداریم هرسری دعوتمون میکنن 

ولی تو این یک ماهی ک نرفتم شوهرمم چیزی نگفته یه جورایی متوجه فرق که بین عروسا میزارن شده

منکه تو بارداری و زایمان و بقیه موارد خبری نمی‌گیرن 

و جز زحمت و دردسر هم چیزی برامون ندارن 

و خوشی هاشون با جاریم هست و ناخوشی ها رو میارن سمت ما 

هر روز دخترشون ناهار و شام دعوت اما ما انگار اونجا هیچ سهمی نداریم 

فقط از ما کار و پول می‌خوان 

و تا جایی که میتونن هم ظلم میکنن .....


اهمیییییت نمیدم عزیزم 


حالا شما میخوای مقابل به مثل کنی و ناراحتی فقط از اینکه خبری نمیگیرن؟؟

زندگی کن 

کاری به دیگران هم نداشته باشه 

به احترام شوهرت چند وقت یک بار هم سر بزن هم تلفنی احوالی بگیر 

اتفاقی نمیوفته 

اگر خوبها بخوان جای اینکه تاثیر بزارن رو بقیه 

از دیگران الگو بگیرن

 که خوبی تو دنیا نمیمونه ....

منکه تو بارداری و زایمان و بقیه موارد خبری نمی‌گیرن  و جز زحمت و دردسر هم چیزی برامون ندارن&nb ...

بله گلم درسته منم اگه یه موقعی شوهرم گفت بریم میرم 

اونا هم همینطور هستن 

به خدا از گل و شیرینی خواستگاری بگیر تا جهاز و طلا و عروسی و .... هزار تومن کمک شوهرم نکردن همش انتظار دارن ما به اونا بدیم ما مستاجریم توقع دارن ماهمین دعوتشون کنیم


چند روز پیش با جاری کوچیکم رفتن شمال ب من شوهرم گفت برادرشوهرم بهش گفته میریم بیرون ب زن داداش بگو ببین میاد .خب من گفتم بیرون ساده دیگه گفتم نه بعد شنیدم عه رفتن شمال اون چند روز پدرشوهرم ناهار شام خونه ما بود بعدش نکردن یه چیزی برای من هرچند کوچیک بیارن یه تشکر کنن  من یه شب برم پاتختی شوهرم شام بره خونشون والا بدشون میاد 

حالا امروز برام سبزی فرستاده بود 

بله گلم درسته منم اگه یه موقعی شوهرم گفت بریم میرم  اونا هم همینطور هستن  به خدا از گل و ...

چقدر زندگی شما شبیه ماست 


ماهم مستاجریم 

اما برا برادر شوهرم خونه خریدن وقتی خواست ازدواج کنه...کل خرج عروسی رو هم دادن...حتی خونواده دختر فرمودند رسم جهاز نداریم 

پدرشوهرم همه جهاز دختر رو هم خرید 


اما یک ریال کمکی برای ازدواج به شوهرم نکردن 

تازه کلی ازمون پول گرفتن و هنوز هم میگیرن و پس هم نمیدن 

همیشه با جاریم میگردن 

کل کارهاشون گردن شوهرم 

هی پدرشوهر رو میفرستن ور دل من 

پیرمرد هم خیلی باهامون بدخلقی می‌کنه و همش فکر میکنه همه کارها وظیفه منو شوهرم هست 


اما با بقیه بچه های همش بگو بخند و هدیه و عزیزم جونم 

برا زایمان هم هیییچ هدیه ای نمیدن بهم 

سر هم به زور میزنن 


اما کل کارا بیمارستان جاری رو خودشون کردن 

و.......



ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز